"آی خانم تخار" شهری یونانی با قدمت 2200 ساله در افغانستان
"آی خانم" نام شهری یونانی در ولایت "تخار" در شمال افغانستان است که 2200 سال پیش توسط "اسکندر مقدونی" برای سهولت در تجارت بین آسیا و اروپا ساخته شد.
به گزارش سرویس بین الملل "آی خانم" نام یک مکان باستانی و تپه نسبتاً همواری در تقاطع رود «آمودریا» و «کوکچه» در شمال افغانستان است.
این شهر افسانهای توسط "اسکندر مقدونی" احداث شده بود.
سنگ بنای این شهر نیز توسط اسکندر، سردار مقدونی، کار گذاشته شدهاست که اکنون در موزه کابل نگهداری میشود.
قدمت این سنگ بنا به حدود 300 سال قبل از میلاد مسیح میرسد و گفته میشود که تنها شیء در جهان است که اسکندر قطعاً آن را لمس کرده و شاید یکی مهمترین و هیجان انگیزترین کشفهای باستانشناسی قرن بیستم در افغانستان، کشف این شهر یونانی باشد.
این شهر زمانی توجهها را به خود جلب نمود که در سال «1944م.» یکی از سربازان مرزی افغانستان در این محلِ دورافتاده ظرف گِلی مملو از سکه را یافت.
این اتفاق سبب شد که برخی از صفحههای زرین تاریخ باستانی آسیای مرکزی روشن گردد.
باستانشناسان فرانسوی در سال «1964م.» کاوشهای علمی خویش را در این منطقه آغاز کردند که در نتیجه آن یکی از شهرهای بزرگ جهان باستان کشف شد.
این شهر دارای استحکامات وسیع، ساختمانهای شخصی و عمومی و قلعه مستحکم نظامی بوده که در آن معابد و عمارتهای نظامی قرار داشت.
شهر آی خانم که جهت حفاظت راههای شمالشرقی و راههای دریایی که به باکتریا (باختر) وصل میشد، احداث شده بود.
این شهر به صورت طبیعی موقعیت استحکامی عالی را دارا بود که از طرف شمال توسط دریای آمو احاطه شده بود، در غرب آن نیز دریای سریع السیری قرار داشت و در ناحیه جنوب غرب آن قلعه نظامی بزرگ و مستحکمی احداث گردیده که جهت تحکیم برج و باروی شهر خندق عمیقی پُر از آب گرداگرد شهر حفر شده بود.
نقشه شهر بسیار خوب طرحریزی شده و شهر به محلههایی تقسیم شده بود، یک بخش آن به منازل شخصی اختصاص یافته و بخش دیگر آن برای ساختمانهای اداری و قلعه مستحکم نظامی و مذهبی اختصاص یافته بود.
جاده عمومی از دروازه بزرگ شمال شروع و تا دریای کوکچه در سمت دیگر شهر امتداد داشت.
مجسمهها و ستونهای یافت شده در این شهر طبق معماری یونانی است.
پیش از 2200 سال پیش یونانیها در این شهر یک عبادتگاه بزرگ با علامتهای یونانی ساختند، آنان با همسایگان آیرو آسیائی خود روابط تنگاتنگ تجارتی داشتند و این شهر شکوفائی و رونق خاصی داشت.
در خرابههای این شهر اندوخته زیادی نهفته است که نشان میدهد، چگونه تمدنهای بزرگ آسیائی و اروپائی باهم سازش و همکاری داشتند.
کشف شهر آی خانم از نگاه تاریخ هنر نیز حایز اهمیت میباشد، حکاکی و مجسمهسازیهایی با کیفیت عالی در آن به چشم میخورد.
بقایای 3 مجسمه کشف شده در این شهر در نوع خود بی مانند هستند، یکی از مجسمهها مجسمه مَرد ریشو میباشد که توسط دست راست خود عمامه خویش را محکم گرفته است.
مجسمه دیگر مجسمه یک ورزشکار است و مجسمه سومی شخصی است که کفش به پا دارد.
این حکاکیها و آثار تاریخی با اینکه از لحاظ محتوی و مضمون یونانی هستند، دارای علایم و نشانههای محلی نیز میباشند که بیانگر دوره آغازین در اکتشاف «گندهارا» میباشد، گندهارا از ترکیب رسوم هنری یونانی با هنر ایرانی و هندی تشکیل شده است.
کتیبههای یونانی نشاندهنده این امر است که معمار اصلی این شهر «کتیاس» بوده و بخشهای کهن این شهر در زمان «اسکندر کبیر» احداث گردیده است.
دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آی خانم همان شهر، «الکساندریه اکسیانا» میباشد که اسکندر کبیر آن را به نام خود مسما ساخته و در کنار دریای اکسوس (آمودریا) قرار داشت.
قصهها و افسانههای محلی در مورد این شهر بیشتر تخیلی و رومانتیک به نظر میرسند، در بعضی از این افسانهها گفته میشود که آی خانم یا مهبانو، دختر زیبارویی بود که 3 شهزاده باکتریا (باختر) به دامِ عشق وی افتاده بودند. هرکدام سعی مینمودند تا وی را به چنگ بیاورند، تا اینکه روزی از روزها یکی از این شهزادگان وی را دزدیده و با کشتی که توسط شیرها کشانده میشد از دریای آمو عبور کرد.
این شهزاده بالاخره به محلی رسید که بعداً در آن شهر الکساندریه بنا نهاده شد و به نام معشوقه وی مسما گردید.
نظریهای که تا اندازهای با واقعیت قرین میباشد این است که نام آی خانم از نام، «سلین» الهه مهتاب یونان یا «اناهیتا» الهه محلی باکتریا مشتق گردیده است.
تیم باستان شناسان افغانستان – فرانسه تحت سرپرستی «پاول برنارد» از سال ١٩٦٥ تا ١٩٧٨ میلادی در آیخانم حفریات و کاوشهایی نمودند که تعدادی از آثار مکشوفه این منطقه را در «اطاق آیخانم» موزه ملی افغانستان به نمایش گذاشتند.
با کودتای هفت ثور این حفریات ناتمام ماند و زمینه برای غارت آنها مهیا گردید.
مخروبهای را که امروز به نام آی خانم میشناسیم یکی از صدها اماکن تاریخی افغانستان است که توسط نظامیان خارجی و سودجویان داخلی چپاول گردید.
/
این شهر افسانهای توسط "اسکندر مقدونی" احداث شده بود.
سنگ بنای این شهر نیز توسط اسکندر، سردار مقدونی، کار گذاشته شدهاست که اکنون در موزه کابل نگهداری میشود.
قدمت این سنگ بنا به حدود 300 سال قبل از میلاد مسیح میرسد و گفته میشود که تنها شیء در جهان است که اسکندر قطعاً آن را لمس کرده و شاید یکی مهمترین و هیجان انگیزترین کشفهای باستانشناسی قرن بیستم در افغانستان، کشف این شهر یونانی باشد.
این شهر زمانی توجهها را به خود جلب نمود که در سال «1944م.» یکی از سربازان مرزی افغانستان در این محلِ دورافتاده ظرف گِلی مملو از سکه را یافت.
این اتفاق سبب شد که برخی از صفحههای زرین تاریخ باستانی آسیای مرکزی روشن گردد.
باستانشناسان فرانسوی در سال «1964م.» کاوشهای علمی خویش را در این منطقه آغاز کردند که در نتیجه آن یکی از شهرهای بزرگ جهان باستان کشف شد.
این شهر دارای استحکامات وسیع، ساختمانهای شخصی و عمومی و قلعه مستحکم نظامی بوده که در آن معابد و عمارتهای نظامی قرار داشت.
شهر آی خانم که جهت حفاظت راههای شمالشرقی و راههای دریایی که به باکتریا (باختر) وصل میشد، احداث شده بود.
این شهر به صورت طبیعی موقعیت استحکامی عالی را دارا بود که از طرف شمال توسط دریای آمو احاطه شده بود، در غرب آن نیز دریای سریع السیری قرار داشت و در ناحیه جنوب غرب آن قلعه نظامی بزرگ و مستحکمی احداث گردیده که جهت تحکیم برج و باروی شهر خندق عمیقی پُر از آب گرداگرد شهر حفر شده بود.
نقشه شهر بسیار خوب طرحریزی شده و شهر به محلههایی تقسیم شده بود، یک بخش آن به منازل شخصی اختصاص یافته و بخش دیگر آن برای ساختمانهای اداری و قلعه مستحکم نظامی و مذهبی اختصاص یافته بود.
جاده عمومی از دروازه بزرگ شمال شروع و تا دریای کوکچه در سمت دیگر شهر امتداد داشت.
مجسمهها و ستونهای یافت شده در این شهر طبق معماری یونانی است.
پیش از 2200 سال پیش یونانیها در این شهر یک عبادتگاه بزرگ با علامتهای یونانی ساختند، آنان با همسایگان آیرو آسیائی خود روابط تنگاتنگ تجارتی داشتند و این شهر شکوفائی و رونق خاصی داشت.
در خرابههای این شهر اندوخته زیادی نهفته است که نشان میدهد، چگونه تمدنهای بزرگ آسیائی و اروپائی باهم سازش و همکاری داشتند.
کشف شهر آی خانم از نگاه تاریخ هنر نیز حایز اهمیت میباشد، حکاکی و مجسمهسازیهایی با کیفیت عالی در آن به چشم میخورد.
بقایای 3 مجسمه کشف شده در این شهر در نوع خود بی مانند هستند، یکی از مجسمهها مجسمه مَرد ریشو میباشد که توسط دست راست خود عمامه خویش را محکم گرفته است.
مجسمه دیگر مجسمه یک ورزشکار است و مجسمه سومی شخصی است که کفش به پا دارد.
این حکاکیها و آثار تاریخی با اینکه از لحاظ محتوی و مضمون یونانی هستند، دارای علایم و نشانههای محلی نیز میباشند که بیانگر دوره آغازین در اکتشاف «گندهارا» میباشد، گندهارا از ترکیب رسوم هنری یونانی با هنر ایرانی و هندی تشکیل شده است.
کتیبههای یونانی نشاندهنده این امر است که معمار اصلی این شهر «کتیاس» بوده و بخشهای کهن این شهر در زمان «اسکندر کبیر» احداث گردیده است.
دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آی خانم همان شهر، «الکساندریه اکسیانا» میباشد که اسکندر کبیر آن را به نام خود مسما ساخته و در کنار دریای اکسوس (آمودریا) قرار داشت.
قصهها و افسانههای محلی در مورد این شهر بیشتر تخیلی و رومانتیک به نظر میرسند، در بعضی از این افسانهها گفته میشود که آی خانم یا مهبانو، دختر زیبارویی بود که 3 شهزاده باکتریا (باختر) به دامِ عشق وی افتاده بودند. هرکدام سعی مینمودند تا وی را به چنگ بیاورند، تا اینکه روزی از روزها یکی از این شهزادگان وی را دزدیده و با کشتی که توسط شیرها کشانده میشد از دریای آمو عبور کرد.
این شهزاده بالاخره به محلی رسید که بعداً در آن شهر الکساندریه بنا نهاده شد و به نام معشوقه وی مسما گردید.
نظریهای که تا اندازهای با واقعیت قرین میباشد این است که نام آی خانم از نام، «سلین» الهه مهتاب یونان یا «اناهیتا» الهه محلی باکتریا مشتق گردیده است.
تیم باستان شناسان افغانستان – فرانسه تحت سرپرستی «پاول برنارد» از سال ١٩٦٥ تا ١٩٧٨ میلادی در آیخانم حفریات و کاوشهایی نمودند که تعدادی از آثار مکشوفه این منطقه را در «اطاق آیخانم» موزه ملی افغانستان به نمایش گذاشتند.
با کودتای هفت ثور این حفریات ناتمام ماند و زمینه برای غارت آنها مهیا گردید.
مخروبهای را که امروز به نام آی خانم میشناسیم یکی از صدها اماکن تاریخی افغانستان است که توسط نظامیان خارجی و سودجویان داخلی چپاول گردید.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *