صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

روایت زندگی شکنجه‌گر مخوف ساواک از شبکه مستند

۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۰:۰۳
کد خبر: ۱۳۱۸۷۸
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
مستند «پرویز ثابتی» زندگی پرویز ثابتی شکنجه گر مخوف ساواک را به تصویر می کشد.
به گزارش گروه فرهنگی ، «پرویز ثابتی» مستند ترکیبی است که از صحنه‌های بازسازی شده سود می‌برد. این مستند سعی دارد با نگاهی واقع گرایانه زندگی و اعمال پرویز ثابتی را که ریاست اداره سوم ساواک را بر عهده داشت و به شکنجه‌گر مخوف ساواک شهره بود تصویر کند.

همچنین کتابی که وی اخیرا با عنوان «در دامگه حادثه» نوشته و طی آن خود را از اعمال این شکنجه‌ها مبری دانسته در این مستند و از زبان افراد مختلف حتی مخالفان انقلاب اسلامی بررسی می‌شود.

پرویز ثابتی که در یک خانواده بهائی متولد شد از جمله کسانی بود که در رأس یک گروه از مأموران ساواک به اسرائیل اعزام شد و به احتمال قوی در همان مأموریت به استخدام موساد درآمد.

او که در اوایل دهه 1350 به عنوان «سخنگوی ساواک» و «مقام امنیتی» شهرت یافت، گرداننده اصلی سازمان ساواک به شمار می‌آمد و با ارتباطاتی که با «موساد» و عوامل این سازمان در ایران داشت حتی در امور مربوط به نمایندگی‌های ساواک در خارج از کشور نیز، که خارج از حدود اختیارات او بود مداخله می‌کرد.

پرویز ثابتی (با نام رمز بامداد) در تمام عملیات پر سر و صدای ساواک در سال‌های 1352 تا 1356 نقش اصلی را برعهده داشت. شبکه ساواک در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی بخش خصوصی زیر نظر مستقیم او عمل می‌کردند و کار امنیت داخلی یکسره در دست وی بود که ریاست اداره سوم ساواک را برعهده داشت.

وی در اواخر حکومت ازهاری، 10 روز قبل از انقلاب اسلامی به ژنو گریخت و از آنجا به اتفاق همسرش به سرزمین‌های اشغالی رفت.

او که به «شکنجه‌گر مخوف ساواک» شهرت داشت در شهر سانفرانسیسکو در خانه‌ای مجلل مسکن گزید و تنها وابسته رژیم سابق بود که یک ماه پیش از فرار خود، خانه‌اش را به سفیر یکی از کشورهای عربی فروخت.

«پرویز ثابتی» به مدت 60 دقیقه ساعت 21 یکشنبه 18 بهمن از شبکه مستند سیما روی آنتن می رود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *