کارشکنیهای نهضت آزادی در کمیته استقبال از امام(ره)
اعضای نهضت آزادی علاوه بر اینکه با نقل قول دروغ از جانب امام(ره) به دنبال وارد کردن منافقین به تشکیلات کمیته استقبال بودند، با برپایی تشریفات سلطنتی سعی کردند تا افکار عمومی را راجع به انقلاب اسلامی و رهبری آن تغییر دهند.
* تشکیل ستاد استقبال از امام خمینی(ره)
با فرار شاه از ایران مسئله بازگشت امام خمینى(ره) به کشور به عنوان مهمترین موضوع در محافل سیاسی و مطبوعات داخلی و خارجی مطرح میشد؛ تا اینکه در روزهاى آخر دىماه 1357 خبر بازگشت قریبالوقوع امام خمینى(ره) در رسانههاى خبرى انتشار پیدا کرد.
انتشار خبر بازگشت امام خمینی(ره) به ایران، انقلابیون را با مسائل جدیدی روبهرو کرد. حفظ جان امام(ره) و ایجاد امنیت، برگزاری استقبالی باشکوه برای رسمی کردن ورود امام(ره)، برنامهریزی برای هماهنگی نیروها و آماده کردن بهترین مکان برای استقرار ایشان از مسائلی بود که نیاز به تشکیل کمیتهای برای فراهم کردن این مقدمات را بیش از پیش نمایان کرد. به همین منظور در روز شنبه 30 دی ماه 1357 کمیته استقبال برای تسهیل ورود امام(ره) به کشور، حفاظت، تدارکات و تشریفات ورود ایشان تشکیل شد.[1]
براساس جلسهای که در تاریخ اول بهمن ماه 1357 در مدرسه رفاه برگزار شد آیتالله شهید مطهری به عنوان رییس کمیته استقبال از امام خمینی(ره) انتخاب و متعاقب آن شاخههای کمیته تشکیل شد که شامل گروههای تبلیغات، انتظامات، تدارکات مالی، برنامهریزی و تشریفات، برنامهریزی داخلی و پذیرایی، روابط عمومی، اطلاعات، درب ورودی و دو واحد به عنوان واحد شهرستانها و واحد خبرنگاران داخلی و خارجی بود.[2]
مهمترین وظیفه کمیته استقبال از امام(ره)، تهیه برنامه استقبال و برنامهریزی برای اجرای آن بود و حساسترین بخش این برنامه نیز حفظ امنیت جانی امام(ره) در فرودگاه و در طول مسیر حرکت ایشان از فرودگاه تا بهشت زهرا و از بهشت زهرا به مدرسه رفاه بود. لذا هرگونه کارشکنی و اخلال در برنامههای ستاد استقبال میتوانست جان امام خمینی(ره) را به خطر اندازد.
*حضور نهضت آزادی در کمیته استقبال
یکی از ویژگیهای کمیته استقبال حضور اکثر گروههای فکری و سیاسی و از جمله نهضت آزادی در آن بود. اسدالله بادامچیان از اعضای کمیته استقبال امام خمینی (ره) در مورد علت حضور نهضت آزادیها در کمیته استقبال میگوید: «آقای بهشتی گفتند که امام(ره) نظرشان این است که همه با هم باشیم و ما هم نظرمان این است که وقتی امام(ره) میآیند همه جریانها و گروهها از ایشان استقبال عمومی کنند و این نباشد که فقط یک تیم در صحنه باشد، لذا پیشنهاد من این است که نهضت آزادی و دوستان آن طرفی که در منزل آقای تهرانچی جلسهای دارند؛ آنها هم برای ورود امام(ره) برنامهریزی استقبال میکنند؛ شما بروید سراغشان و با اینها همراهی کنید.»[3]
با این وجود بسیاری از فعالان سیاسی با حضور اعضای نهضت آزادی در کمیته استقبال مخالف بودند. براساس خاطرات اسدالله بادامچیان علاوه بر شهید اسلامی وشهید حسن اجارهدار، آیتالله انواری نیز به شدت با حضور نهضتآزادیها در کمیته استقبال مخالفت کرد. اما در نهایت چند نفر از اعضای نهضت آزادی از جمله سامی، توکلی، صباغیان و شاه حسینی وارد کمیته استقبال شدند.
*کارشکنی نهضت آزادی در برنامههای کمیته استقبال
براساس شواهد موجود، همزمان با ورود امام(ره) به کشور نهضت آزادیها تلاش میکردند تا فضا را متشنج کرده و بازی سیاسی راه بیندازند. خاطرات حجتالاسلام محلاتی حاکی از کارشکنی اعضای نهضت آزادی در کار کمیته استقبال است: «خطهای مختلفی در آنجا بود. ما با مشکلات زیادی در کمیته استقبال مواجه بودیم. بسیاری از برادرها بودند که با هم هماهنگ نبودند. خط فکریشان خیلی با هم نمیخواند. برادرهایی که جز هیئت موتلفه بودند، اینها یک برنامههایی داشتند. برادرانی که عضو نهضت آزادی بودند یک برداشتهای دیگری داشتند؛ اینها (نهضت آزادیها) با گروه مجاهدین خلق خیلی رفیق بودند.»[4]
در ادامه به چند نمونه از کارشکنیهای اعضای نهضت آزادی که موجب اخلال در برنامههای کمیته استقبال از امام خمینی(ره) شد، میپردازیم:
1- نقل قول دروغ اعضای نهضت آزادی از زبان امام(ره)
طبق برنامهریزی کمیته استقبال قرار بر این بود که یک دانشجو در فرودگاه و یک فرزند شهید در بهشت زهرا ورود امام(ره) را خیر مقدم بگویند. در این بین اعضای نهضت آزادی تلاش کردند تا با گنجاندن فرزندان مجاهدین خلق در میان سخنرانها، فضا را متشنج کرده و کارشکنی کنند.
اسدالله بادامچیان در این رابطه میگوید: «قرار شد که برای بهشت زهرا فرزند شهیدی هم صحبت کند. آقای توسلی گفت انصافاً فرزند بدیعزادگان بهتر است. من گفتم نمیتوانیم از سازمان مجاهدین خلق کسی را بگذاریم زیرا اینها با امام(ره) همراهی نکردند و سال 49 امام(ره) قبولشان نکرد... خلاصه ما زیر بار نرفتیم و من پیشنهاد کردم پسر شهید حاج صادق امانی که دانشجو و مبارز و وسط صحنه بود و صدای او هم بلندگویی بود و نیاز به بلندگو نداشت، بیاید.»[5]
تلاش نهضتآزادی برای سخنرانی مجاهدین تنها به این نمونه ختم نشد بلکه آنها تلاش کردند تا مادر رضاییها و پدر حنیفنژاد را نیز در لیست سخنرانها بگنجانند و برای عملی کردن این مقصودشان دست به هرکاری نیز زدند. بادامچیان میگوید: «روز 11 بهمن بعدازظهر وارد جلسه طبقه چهارم مدرسه رفاه شدم، آقای مفتح گفت که آقای بادامچیان قضیه حل شد و امام(ره) فرمودند مادر رضاییها صحبت کند. من موضع امام(ره) را درمورد سازمان دقیقا میدانستم. از آقای توسلی پرسیدم از پاریس گفتند یا امام(ره) فرمودند؟ کمی دست و پایش را جمع کرد و گفت: از پاریس گفتهاند. گفتم پس امام(ره) نفرمودهاند؟ گفت وقتی میگویم از پاریس گفتهاند یعنی امام(ره) فرمودهاند دیگر؛ آقای بادامچیان شما چرا انقدر بدبین هستید؟!... دیدم بحث با اینها فایده ندارد و رفتم خدمت آقای مطهری که رئیس کمیته استقبال بودند، ایشان در جلسه روحانیت شرکت داشتند، بیرون آمدند و موضوع را گفتم. آقای مطهری هم گفتند که ما این مسئله را از امام(ره) میپرسیم.» در نهایت طی تماسی که با امام خمینی(ره) برقرار شد ایشان کاملا این موضوع را تکذیب کردند و مشخص شد که اعضای نهضت آزادی برای دستیابی به اهداف خودشان اقدام به نقل قول دروغ از جانب امام(ره) کردهاند.[6]
2- تعلل در تهیه هواپیما برای بازگشت امام(ره) به ایران
امام خمینی(ره) قصد داشتند تا زودتر از 12 بهمن به ایران بازگردند و به همین منظور عده ای از جمله صادق قطب زاده و بنی صدر برای تهیه هواپیما و آماده سازی شرایط برای بازگشت به ایران داوطلب شدند. اما مدتی بعد مشخص شد که آنان در تهیه هواپیما تعلل می کنند تا ورود امام(ره) به ایران به تاخیر بیفتد تا در این فاصله نهضت آزادی بتواند شرایط را به سود خود تغییر دهد. آنان هر بار اعلام می کردند که «ایر فرانس» با درخواست آنها مخالفت کرده و هواپیما در اختیار امام(ره) نمی گذارد. تا اینکه بالاخره شهید مهدی عراقی وارد جریان شده و توانست یک روزه هواپیما را مهیا کند.
شمس الدین مجابی که خود از نزدیک شاهد این کارشکنی اعضای نهضت آزادی بود در این باره می گوید: «در مدت ده دقیقه هواپیما را اجاره کردیم...سپس حاج آقا عراقی گفت چه جوری است که اینها بیست روز است ما را معطل کرده اند ما در مدت ده دقیقه این مسئله را حل کردیم؟ گفتم حتما دلشان نمی خواسته چنین جریانی اتفاق بیفتد ولی من و شما دلمان می خواهد که این کار انجام بشود.»[7]
3- تلاش برای جلوگیری از سخنرانی امام(ره) در بهشت زهرا
براساس برنامه قرار بود امام(ره) مستقیما از فرودگاه به بهشت زهرا رفته و درآنجا سخنرانی کنند. بر همین اساس قرار بر این شد که کمیته استقبال در دو جا از ایشان استقبال کند: ابتدا در فرودگاه و سپس در بهشت زهرا. در چنین شرایطی اعضای نهضت آزادی گفتند که امام خمینی(ره) باید مقابل دانشگاه تهران هم سخنرانی کنند. براساس خاطرات بادامچیان «نهضت آزادیها محکم روی این حرف ایستادند و گفتند که اگر شما اجازه ندهید ما برای امام(ره) این برنامه را میگذاریم. من نزد آقایان مطهری و بهشتی رفتم و به هردو مطلب را گفتم. به آقایان عرض کردم که اینها دنبال چه قضیهای هستند. آقای مطهری گفت محکم میایستیم و به هیچ وجه چنین اجازهای نمیدهیم...»
دلیل مخالفت اعضای کمیته استقبال با درخواست نهضت آزادیها درمورد سخنرانی امام(ره) در مقابل دانشگاه تهران این بود که بعد از اینکه هواپیمای امام(ره) بر روی باند فرودگاه مینشست٬ زمان زیادی برای اجرای مراسم ویژه در فرودگاه صرف میشد. پس از این مراسم قرار بود امام تا بهشت زهرا بروند و این مسیر طولانی و چندین کیلومتری را طی کنند. اگر قرار بر برنامهای در دانشگاه تهران میبود٬ ایشان به بهشت زهرا نمیرسیدند. ضمن اینکه اگر امام(ره) در دانشگاه از ماشین پیاده میشدند٬ امکان اینکه ماشین دوباره راه بیفتد نبود... امام خمینی(ره) میخواستند حتما در بهشت زهرا خطاب به شهدا صحبت کنند واعضای نهضت آزادی هم میدانستند که اگر امام(ره) در دانشگاه بایستند به خاطر فشار جمعیت و شرایطی که ایجاد میشد دیگر امکان اینکه بتوانند خود را به بهشت زهرا برسانند وجود نداشت. سوای اینکه امکان مراقبت از امام(ره) در دانشگاه نیز مقدور نبود.[8]
4- برپایی تشریفات سلطنتی برای استقبال از امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) به شدت با برگزاری تشریفاتی مراسم استقبال مخالف بودند و به شهید بهشتی سفارش کردند که مراسم استقبال بسیار ساده برگزار شود. به دنبال این دستور امام(ره)، کمیته استقبال بلافاصله با انتشار اطلاعیهای از مردم خواست تا «با توجه به تعلیمات عالیه قرآن و سنت نبیاکرم(ص) و امام علی ابن ابیطالب(ع) و پیروان آن بزرگواران در رعایت سادگی و بیپیرایگی، شکوه و جلال این استقبال در سادگی آن خواهد بود. لذا از هرگونه تشریفات و آذینبندیهای تجملی که خاص طاغوتها و فراعنه است از قبیل طاق نصرت و امثال آن خودداری فرمایید.»[9]
درحالی که فرمان امام(ره) و اطلاعیه کمیته استقبال مبنی بر عدم انجام امور تشریفاتی در برگزاری مراسم به گوش همگان رسیده بود، اعضای نهضت آزادی بار دیگر با نادیده گرفتن فرمان امام(ره) در برنامههای ستاد استقبال خلل وارد کردند. «یک روز آقای اجارهدار، پهلوی من آمد و گفت برای امام(ره) تشریفات سلطنتی میچینید؟! اینها (نهضتیها) رفتهاند یک مشت موتورسوار مثل افسران شاه با لباس افسری و دستکش سفید، جور کردهاند که در حیاط مدرسه رفاه دور میزنند. از بالا نگاه کردم و دیدم راست میگوید؛ گفتم که چه کسی به اینها گفته این کار را بکنند؟ صباغیان گفت که امام(ره) امنیت لازم دارد. گفتم امنیت لازم دارد، تشریفات سلطنتی نه، مگر شاه دارد میآید؟»[10]
بدین ترتیب انجام تشریفات سلطنتی به منظور استقبال از امام(ره) که ایده اصلی آن توسط اعضای نهضت آزادی مطرح شد، علاوه بر اینکه با فرمان حضرت امام خمینی(ره) و برنامههای ستاد استقبال مغایر بود، میتوانست ذهنیت جامعه و افکار جهانی را درمورد امام(ره) و انقلاب تغییر دهد.
5- کارشکنی اعضای نهضت آزادی در بهشت زهرا و به خطر افتادن جان امام(ره)
طبق برنامه کمیته استقبال، پس از اتمام سخنرانی امام(ره) و به منظور خروج ایشان از بهشت زهرا، چهار مسیر در نظر گرفته شده بود. براساس این برنامهریزی، مسئولیت اداره بهشتزهرا برعهده اسدالله بادامچیان بود و شهید مطهری هم مسئولیت اداره فرودگاه را برعهده داشت. در این بین اعضای نهضت آزادی مسئول هماهنگی برای انتقال امام(ره) از بهشت زهرا به مدرسه رفاه بودند اما با تعلل و کارشکنی علاوه بر برهم زدن نظم مراسم، موجبات به خطر افتادن جان امام خمینی(ره) را نیز فراهم کردند. آنچنان که بادامچیان نقل میکند: «در این گیر و دار قرار بود نهضت آزادیها به من بگویند که امام(ره) را از کدام راه ببریم. وقتی از فرودگاه مهرآباد بیرون آمدند، نهضتآزادیها میخواستند سوار ماشین امام(ره) شوند و برای مردم کنار ایشان دست تکان دهند ولی حاج احمد نگذاشت و گفتند فقط من، امام(ره) و محسنرفیقدوست که راننده بود باید در ماشین باشیم.
با این حال، آنها [نهضتیها] عصبانی شدند و ارتباطشان را با من قطع کردند، هر چه من خواستم توسط بیسیم سازمان برق با اینها صحبت کنم، لج کردند و کار را رها کردند. در این موقعیت امام(ره) بین دو میلیون جمعیت بود و راهها هم بسته بود. قرار بود امام(ره) را با بالگرد بفرستیم و اینها به ما اطلاع دهند که از کدام راه ایشان را بفرستیم... وقتی دیدم اینها همراهی نمیکنند و الان است که سخنان امام(ره) تمام شود، به ناچار دویدم پهلوی آقای ناطق که فکری کنند. او گفت: «این آقایان راه را نمیگویند، بروید بیرون و ببنید چه میکنید. اگر توانستید تماس بگیرید.» با اینکه باید من پشت سر امام(ره) میبودم اما چارهای نبود، رها کردم و رفتم کنار که آن مساله را حل کنم. این کارشکنی اینها [نهضت آزادیها] بود.»
بدین ترتیب پس از اتمام سخنرانی امام خمینی(ره) در بهشت زهرا، با کارشکنی نهضت آزادی، در سوار شدن ایشان به بالگرد خلل وارد شد و به این ترتیب جان امام(ره) به خطر افتاد تا حدی که به گواهی بادامچیان امام(ره) در میان جمعیت از هوش رفتند و برای انتقال ایشان آمبولانس آمد.[11]
پی نوشت:
1- اکبر قاسملو و معصومه آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی(ره)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،ص 35.
2- خاطرات علی دانش منفرد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 74-73.
3- خبرگزاری تسنیم، ناگفتههای بادامچیان از ستاد استقبال از امام (ره)، 12 بهمن 1392.
4- خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 107.
5- خبرگزاری تسنیم، ناگفتههای بادامچیان از ستاد استقبال از امام (ره)، 12 بهمن 1392.
6- محمد حسن روزی طلب، صخره سخت، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 28-26.
7- حکیمه امیری، خاطرات دکتر شمس الدین مجابی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 202-201.
8- محمد حسن روزی طلب، صخره سخت، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 24.
9- روح الله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 801.
10- خبرگزاری تسنیم، ناگفتههای بادامچیان از ستاد استقبال از امام (ره)، 12 بهمن 1392.
11- پیشین.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *