آقای گل قردادهای خودرویی کیست؟ / یکه تازی یکه زارع در قراردادهای خودرو
یکی از ضعف هایی که صنعت خودروسازی کشورمان همواره با آن مواجه بوده، بستن قراردادهایی است که عمدتا به نفع شرکای خارجی تمام می شد و در روزهایی که هوای صنعتمان ابری بود این شرکای خارجی بودند که چترشان بر می داشتند و شال و کلاه می کردند و با پروازهای چارتری می رفتند.
خودرویی که هرچه جلو می رفت صنایع بیشتری را سوار بر اشتغال خود می کرد و هرچه بزرگتر می شد جاده ها را برایش کوچکتر می کردند که مبادا بیشتر از انتظار چشم آبی های بی چشم رو، رشد کند.
چشم و چراغ صنعت کشور هم از بیرون خوب سنگ خورد و هم خواسته و ناخواسته در داخل خط افتاد.
تحریم واکسن خوبی بود برای صنعت خودرو که قبل از شناختن رفقای واقعی خودشناسی کند و ایراد هایش را در حوزه های مختلف دربیاورد.
نمونه بارز این خودشناسی ها زمانی بود که وقتی قراردادهای خودروریی را از زون کن در ما آوردیم و بازخوانی می کردیم به این نکته می رسیدیم که چه امتیازها دادیم و چه کلاه های گشادی سرمان گذاشتند که هم صنعتمان سرما خورد و هم سرمایه هایمان فسیل شد.
درست وقتی قرار بود قراردادهای خودرویی را بررسی کنیم که آیا می توانستیم شرکای خارجی خود را مجاب به ماندن کنیم، فهمیدیم که قراردادهایمان کلی ایراد دارد و دستمان جایی بند نیست.
از قرارداد چشم بادامی های اتوکشیده ژاپنی گرفته تا شیر ترسو ادکلن زده پاریس؛ همه قراردادها طوری تدوین و به امضاء رسیده بود که نمی شد غرامت خاصی گرفت و نه مجاب به ماندنشان کرد.
در کنار این سو مدیریت ها و بستن قراردادهایی که عمدتا به نفع شرکای خارجی بود بعضا قراردادهای امضا شد که نه چیزی به صنعت خودروسازی ما اضافه می کرد و نه باری از روی دوشمان در روزهای سخت تحریم بر می داشت.
در آن روزها کارنامه اکثر مدیران خودرویی حداقل در بستن قرارداد با شرکای خارجی چنگی به دل نمی زد و کار به جایی هم رسید که مدیران امروز، قراردادهای مدیران دیروز را نقد می کردند که فلانی اینجوری قرارداد بست و دست ما را هم بست.
در این بین شاید از معدود مدیرانی که بشود به قرارداهایش امیدوار بود، یکه زارع است است که در کنار سابقه خوبش در صنعت خودرو، انگار هوش خوبی در بستن قرارداد با شرکای خارجی دارد.
وقتی کارنامه اش را ورق می زنیم به خودروهایی مانند کامیون FH12، کامیونت بادسان، پیکاپ نیسان، رونیز، ماکسیما و چندین خودروی دیگر می رسیم که از یادگارهای او در صنعت خودرو است، که هر کدام از آنها هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند و هم مشتریان راضی در صف.
البته نا گفته نماند یکه زارع روزهای سختی را در ایران خودرو و با شرکتی که نامش در چند سال گذشته با کامیون چینی هوو گره خورده است سپری کرد. کامیونی که به دلیل نقص فنی در سیستم ترمزش، تصادفات زیادی را به بار آورد.
البته او باید خوشحال باشد که آوردن هوو به ایران به نام او ثبت نشده و مدیران پیشین ایران خودرودیزل این کامیون را در سال 84 ميهمان جادههای کشور کردند، اما یکه زارع خوب کتک هیاهوی هوو را خورد.
یکه زارع شاید در گل زدن در قراردادهای ماندگار خودرویی صدرنشین باشد و کارنامه موفق او در این عرصه همه را به قرارداد جدید ایران خودرو با شیرهای ترسو پاریس امیدوارتر کند. یکه زارع قول داده بود که دیگر یکه نخوریم.
اما این روزها و درست در زمان که همه نگران قراردادهای جدید و عدم تکرار تجربه های تلخ گذشته هستند این یکه زارع بود که یک تنه اولین قرارداد مهم خودرویی را در جاده مخصوص پسابرجام ثبت کرد.
نگاه به جزییات قرارداد جدید پژو نشان می دهد که شیرهای پارس هم با کت وشلوارهای ادکلن زده می آیند و هم دست چکشان در جیبشان هست.
بند دیگر قرارداد نشان از صادرات محصولات ایران خودرو با آرم پژو به کشورهای منطقه است و بند بند قرارداد که بند بند دلمان را نسبت به گذشته محکم تر می کند.
آنچه مسلم است ایران خودرو امروز وارد مسیر جدیدی از چشم انداز آینده خود می شود و در جاده پر دست انداز صنعت خودرو حداقل هم صحبتی دارد که در این مسیر سخت، خوابش نبرد.
گزارش از رضا حسینی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *