کمی درباره دعوت مخالفین نظام و رهبری به انتخابات
جذب حداکثری و دفع حداقلی رفتار و روشی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی رهبر معظم انقلاب یکی از نکات مهمی است که در بسیاری از سخنرانی ها و دیدارهای ایشان به مناسبت های گوناگون مطرح شده است.
به گزارش گروه سیاسی انقلاب اسلامی در ایران به خاطر جاذبه ای که داشت توانست مردم را حول رهبری خود گردآورد و موج عظیم مردمی راه بیندازد تا بتواند پیروزی انقلاب را جشن بگیرد. جاذبه های انقلاب اسلامی باید تقویت شود تا دافعه همچنان در نقطه ضعف قرار داشته باشد.
پشتوانه مردمی انقلاب همیشه یک امتیاز بزرگ و فخر برای ایران اسلامی بوده است، این ویژگی نه تنها از سوی دیگران با توجه ویژه روبرو شده بلکه در کنار این توجه ویژه، سیاست ها، ترفندها، اقدامات و دسیسه هایی برای آن تدارک شده است.
ویژگی های انقلابی جمهوری اسلامی برای کشورهایی که در ایران منافعی داشتند اما پس از انقلاب این منافع قطع شده است، غیر قابل تحمل است و برای این که انقلاب اسلامی زمین بخورد، زمانی که هنوز انقلاب ایران نو پا بود و تلاش می کرد تا ساختار خود را شکل دهد و با مشکلات بزرگ داخلی از جمله میراث رژیم گذشته درگیر بود، دسیسه ها، توطئه ها و خراب کاری های خارجی هم به آن افزوده شد.
انسجام و اتحاد مردم ایران اسلامی از همان زمان پیروزی انقلاب قوت گرفت به گونه ای که نمونه این اتحاد و همدلی را نمی شد در دیگر کشورها سراغ گرفت. نمود بزرگ این اتحاد و همدلی در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، باشکوه هر چه تمامتر ظهور و بروز یافت به گونه ای که تصور آن برای دیگران بسیار دشوار بود. و اگر نبود این اتحاد و همدلی ادامه راه مشکل یا حتی ماممکن می گشت.
دفاع مقدس عامل دیگری شد برای اتحاد و همبستگی در کشوری که انقلابش به تازگی پیروز شده بود. البته بودند در همان زمان که در دوران جنگ عافیت طلب شدند و یا ترک وطن کردند و یا این که در همین ایران باقی ماندند و در این همبستگی و همدلی خود را سهیم نکردند. شاید پس از آن خود را سرزنش هم کرده باشند که چرا کوتاهی کردند و از این خان گسترده توشه ای برنداشتند.
اما در میان همان مخالفین هم بسیاری بودند که علیرغم مخالفت با جان و دل رزمندگان میهم را یاری کردند و خود را شرمنده تاریخ نساختند.
درک این که ایران برای همه ایرانیان است، کار سختی نیست. که اگر همگان به این درک برسیم، شرایط به گونه بهتری پیش خواهد رفت و دیگر جای هیچ نگرانی هم وجود نخواهد داشت. قاطبه مردم، ایران و اتقلابشان را دوست دارند. شاید برخی به خاطر ناملایماتی کوچک یا حتی بزرگ دلگیر هم باشند، اما اگر گزندی ایران اسلامی را تهدید کند، پای کار هستند و می آیند.
حتی شاید از این بابت که اکثریت مردم ایران اسلامی پای کار هستند و در شرایطی که باید در صحنه حاضر باشند، پیش از اعلام نیاز وارد عمل می شوند، نگرانی دیده نمی شود. اما برای این که این واکنش به جا و درخور توجه و تحسین مردم، مداوم باشد، خادمین و مسئولین کشور هم وظایفی دارند که باید انجام دهند. خدمت به مردم و کشور وظیفه مسئولین است که بی منت باید انجام شود.
اما همان سیاست جذب حداکثری باعث می شود که از هموطنانی هم که شاید مخالف سیستم، نظام و انقلاب هم باشند، برای این که سهمی در کشور برای خود قائل باشند، برای حضور و مشارکت در کاری و برنامه ای دعوت شوند.
شاید در لحظه نخست برخی با خود بگویند این افرادی که مخالف نظام و یا رهبری هستند تعدادشان چقدر است که سعی داریم آنها را در یک موضوع مشارکت دهیم؟ آیا ارزش دارد که برای این کار هزینه کنیم و آنها را حتی چند نفر وارد عمل کنیم؟
انتخابات در جمهوری اسلامی ایران یکی از اتفاقاتی است که مشارکت مردم را می طلبد. مردم ایران اسلامی هم تاکنون سنگ تمام گذاشته اند و هیچ کم کاری از خود نشان نداده اند. همین حضور آگاهانه و خیره کننده زبانزد خاص و عام در دنیا و البته دشمن خار کن بوده است. شاید این حرف درست باشد و تعداد آنها و حضورشان تأثیر آنچنانی در روند برگزاری انتخابات نداشته باشد اما اگر چنین تصوری در ذهن مسئولین وجود داشته باشد، دافعه افزایش می یابد و جذب حداکثری به دفع حداکثری تبدیل می شود.
سیاستی که حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه پیش گرفته اند از تبدیل مخالف به معاند جلوگیری می کند ولو حتی یک نفر هم از این ورطه سقوط نجابت یابد ارزش دارد.
مخالف، معاند نیست که با آن همچون مجرم برانداز رفتار کرد. معاند و دشمنی که ماهیتش روشن و اقداماتش علیه انقلاب اسلامی واضح است و دست به عملیات هم می زند هیچگاه در لیست دعوت برای مشارکت در انتخابات قرار نمی گیرد و کارت دعوت هم برای او فرستاده نمی شود بلکه باید با او مانند خودش رفتار کرد و به مقابله با دشمنی هایش پرداخت. تکلیف معاند و برانداز مشخص است.
در واقع اگر مقام معظم رهبری با تأکید مجدد بر ضرورت شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات می فرمایند؛«همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.» فرصتی است که برای مخالفان مهیا است تا سهم و دین خود را به وطن ادا کنند.
آیا مخالفت با نظام و رهبری باعث می شود حق رأی از آنها گرفته شود؟ اگر تا چندی پیش چنین تصوری وجود داشته و برخی از مسئولین هم به آن اعتقاد داشتند، پس از آن که رهبری معظم انقلاب که بارها بر این موضوع تأکید کرده اند، فضا برای حضور حتی مخالف مهیا است. هرچند پیش از این هم چنین فضایی وجود داشته است شاید چنین افرادی تمایلی نداشتند که خود را در کشور سهیم کنند یا این که تصور می کردند حق رأی ندارند. اما آنگونه که خیال می کردند نبوده و نیست.
این حق که مردم بیایند پای صندوق رأی و انتخاب خود را انجام دهند، همان مردم سالاری با شاخصه دینی است. آیا همان که با نظام و رهبری مخالف است، زمانی خطری ایران را تهدید کند و یا تهاجمی به کشور انجام شود، نگران وطن نمی شود؟ و اگر این تهدید عملی شود، او که مخالف است، از این خطر در امان خواهد بود؟ یا این که او را هم خطر تهدید می کند؟
مخالف، یا در ایران زندگی می کند و یا از وطن رفته است. اما همان هم که جلای وطن کرده ایرانی است. او هم حق دارد و وظیفه دارد مشارکت سیاسی خود را داشته باشد. سیاست جمهوری اسلامی ایران تبدیل مخالف به منتقد و تبدیل منتقد به موافق را در دستور کار خود دارد و روی سخن رهبر معظم انقلاب هم نه تنها به مخالفین بلکه مسئولین، گروه های سیاسی و مردم است تا فضای سیاسی کشور به گونه ای پیش رود تا مشارکت سیاسی مردم، گسترده تر از گذشته شکل بگیرد.
اگر رهبر معظم انقلاب اعتقاد دارند که مخالف هم پای صندوق رأی حاضر شود، یک سیاست مقطعی و زودگذر نیست، بلکه خواسته ای بلند مدت و یک استراتژی برای حال و آینده است. روشن کردن چراغ میهن دوستی که شاید در دل مخالفین خاموش شده یا کورسویی از آن باقی مانده، اتفاق بسیار خوبی است برای این که هموطنان مخالف هم خود را اثبات کنند. در شرایطی که منطقه در آتش فتنه بحران می سوزد، آیا آنها اعتقاد به حمایت از کشورشان ندارند؟ یکی از راه های حمایت، حضور در انتخابات و مشارکت در این فرآیند است. این فرصت برای اسفند ماه سال 1394 باردیگر مهیا شده است.
انتهای پیام/
پشتوانه مردمی انقلاب همیشه یک امتیاز بزرگ و فخر برای ایران اسلامی بوده است، این ویژگی نه تنها از سوی دیگران با توجه ویژه روبرو شده بلکه در کنار این توجه ویژه، سیاست ها، ترفندها، اقدامات و دسیسه هایی برای آن تدارک شده است.
ویژگی های انقلابی جمهوری اسلامی برای کشورهایی که در ایران منافعی داشتند اما پس از انقلاب این منافع قطع شده است، غیر قابل تحمل است و برای این که انقلاب اسلامی زمین بخورد، زمانی که هنوز انقلاب ایران نو پا بود و تلاش می کرد تا ساختار خود را شکل دهد و با مشکلات بزرگ داخلی از جمله میراث رژیم گذشته درگیر بود، دسیسه ها، توطئه ها و خراب کاری های خارجی هم به آن افزوده شد.
انسجام و اتحاد مردم ایران اسلامی از همان زمان پیروزی انقلاب قوت گرفت به گونه ای که نمونه این اتحاد و همدلی را نمی شد در دیگر کشورها سراغ گرفت. نمود بزرگ این اتحاد و همدلی در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، باشکوه هر چه تمامتر ظهور و بروز یافت به گونه ای که تصور آن برای دیگران بسیار دشوار بود. و اگر نبود این اتحاد و همدلی ادامه راه مشکل یا حتی ماممکن می گشت.
دفاع مقدس عامل دیگری شد برای اتحاد و همبستگی در کشوری که انقلابش به تازگی پیروز شده بود. البته بودند در همان زمان که در دوران جنگ عافیت طلب شدند و یا ترک وطن کردند و یا این که در همین ایران باقی ماندند و در این همبستگی و همدلی خود را سهیم نکردند. شاید پس از آن خود را سرزنش هم کرده باشند که چرا کوتاهی کردند و از این خان گسترده توشه ای برنداشتند.
اما در میان همان مخالفین هم بسیاری بودند که علیرغم مخالفت با جان و دل رزمندگان میهم را یاری کردند و خود را شرمنده تاریخ نساختند.
درک این که ایران برای همه ایرانیان است، کار سختی نیست. که اگر همگان به این درک برسیم، شرایط به گونه بهتری پیش خواهد رفت و دیگر جای هیچ نگرانی هم وجود نخواهد داشت. قاطبه مردم، ایران و اتقلابشان را دوست دارند. شاید برخی به خاطر ناملایماتی کوچک یا حتی بزرگ دلگیر هم باشند، اما اگر گزندی ایران اسلامی را تهدید کند، پای کار هستند و می آیند.
حتی شاید از این بابت که اکثریت مردم ایران اسلامی پای کار هستند و در شرایطی که باید در صحنه حاضر باشند، پیش از اعلام نیاز وارد عمل می شوند، نگرانی دیده نمی شود. اما برای این که این واکنش به جا و درخور توجه و تحسین مردم، مداوم باشد، خادمین و مسئولین کشور هم وظایفی دارند که باید انجام دهند. خدمت به مردم و کشور وظیفه مسئولین است که بی منت باید انجام شود.
اما همان سیاست جذب حداکثری باعث می شود که از هموطنانی هم که شاید مخالف سیستم، نظام و انقلاب هم باشند، برای این که سهمی در کشور برای خود قائل باشند، برای حضور و مشارکت در کاری و برنامه ای دعوت شوند.
شاید در لحظه نخست برخی با خود بگویند این افرادی که مخالف نظام و یا رهبری هستند تعدادشان چقدر است که سعی داریم آنها را در یک موضوع مشارکت دهیم؟ آیا ارزش دارد که برای این کار هزینه کنیم و آنها را حتی چند نفر وارد عمل کنیم؟
انتخابات در جمهوری اسلامی ایران یکی از اتفاقاتی است که مشارکت مردم را می طلبد. مردم ایران اسلامی هم تاکنون سنگ تمام گذاشته اند و هیچ کم کاری از خود نشان نداده اند. همین حضور آگاهانه و خیره کننده زبانزد خاص و عام در دنیا و البته دشمن خار کن بوده است. شاید این حرف درست باشد و تعداد آنها و حضورشان تأثیر آنچنانی در روند برگزاری انتخابات نداشته باشد اما اگر چنین تصوری در ذهن مسئولین وجود داشته باشد، دافعه افزایش می یابد و جذب حداکثری به دفع حداکثری تبدیل می شود.
سیاستی که حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه پیش گرفته اند از تبدیل مخالف به معاند جلوگیری می کند ولو حتی یک نفر هم از این ورطه سقوط نجابت یابد ارزش دارد.
مخالف، معاند نیست که با آن همچون مجرم برانداز رفتار کرد. معاند و دشمنی که ماهیتش روشن و اقداماتش علیه انقلاب اسلامی واضح است و دست به عملیات هم می زند هیچگاه در لیست دعوت برای مشارکت در انتخابات قرار نمی گیرد و کارت دعوت هم برای او فرستاده نمی شود بلکه باید با او مانند خودش رفتار کرد و به مقابله با دشمنی هایش پرداخت. تکلیف معاند و برانداز مشخص است.
در واقع اگر مقام معظم رهبری با تأکید مجدد بر ضرورت شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات می فرمایند؛«همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.» فرصتی است که برای مخالفان مهیا است تا سهم و دین خود را به وطن ادا کنند.
آیا مخالفت با نظام و رهبری باعث می شود حق رأی از آنها گرفته شود؟ اگر تا چندی پیش چنین تصوری وجود داشته و برخی از مسئولین هم به آن اعتقاد داشتند، پس از آن که رهبری معظم انقلاب که بارها بر این موضوع تأکید کرده اند، فضا برای حضور حتی مخالف مهیا است. هرچند پیش از این هم چنین فضایی وجود داشته است شاید چنین افرادی تمایلی نداشتند که خود را در کشور سهیم کنند یا این که تصور می کردند حق رأی ندارند. اما آنگونه که خیال می کردند نبوده و نیست.
این حق که مردم بیایند پای صندوق رأی و انتخاب خود را انجام دهند، همان مردم سالاری با شاخصه دینی است. آیا همان که با نظام و رهبری مخالف است، زمانی خطری ایران را تهدید کند و یا تهاجمی به کشور انجام شود، نگران وطن نمی شود؟ و اگر این تهدید عملی شود، او که مخالف است، از این خطر در امان خواهد بود؟ یا این که او را هم خطر تهدید می کند؟
مخالف، یا در ایران زندگی می کند و یا از وطن رفته است. اما همان هم که جلای وطن کرده ایرانی است. او هم حق دارد و وظیفه دارد مشارکت سیاسی خود را داشته باشد. سیاست جمهوری اسلامی ایران تبدیل مخالف به منتقد و تبدیل منتقد به موافق را در دستور کار خود دارد و روی سخن رهبر معظم انقلاب هم نه تنها به مخالفین بلکه مسئولین، گروه های سیاسی و مردم است تا فضای سیاسی کشور به گونه ای پیش رود تا مشارکت سیاسی مردم، گسترده تر از گذشته شکل بگیرد.
اگر رهبر معظم انقلاب اعتقاد دارند که مخالف هم پای صندوق رأی حاضر شود، یک سیاست مقطعی و زودگذر نیست، بلکه خواسته ای بلند مدت و یک استراتژی برای حال و آینده است. روشن کردن چراغ میهن دوستی که شاید در دل مخالفین خاموش شده یا کورسویی از آن باقی مانده، اتفاق بسیار خوبی است برای این که هموطنان مخالف هم خود را اثبات کنند. در شرایطی که منطقه در آتش فتنه بحران می سوزد، آیا آنها اعتقاد به حمایت از کشورشان ندارند؟ یکی از راه های حمایت، حضور در انتخابات و مشارکت در این فرآیند است. این فرصت برای اسفند ماه سال 1394 باردیگر مهیا شده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *