صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عزم کشور زیر پونز نقشه برای دشمنی با ایران

۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۸:۲۷
کد خبر: ۱۱۹۷۳۸
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
کشوری که هنوز هم نمی توان نامش را گذاشت کشور، با 83 هزار کیلومتر مربع وسعت و 8 میلیون جمعیت، در خلیج فارس تأسیس شد که قدمت آن تنها 45 سال است و از سال 1971 میلادی تشکیل شده است.
به گزارش گروه بین الملل البته در زمان نه چندان دور مردم این کشور بادیه نشین بودند و بویی از تمدن نبرده بودند. تاریخ و فرهنگ دیرینه ای هم نداشته و ندارند. انگلیس به این سرزمین کوچک هویت داد تا بتواند بعدها بهره خود را برد. سرزمین های جنوبی خلیج فارس در اشغال نیروهای انگلیسی بود.

انگلیسی ها مدت زمان طولانی نمی توانستند در منطقه حضور داشته باشند به همین خاطر ورود آنها با تشکیل کشوری همراه می شد و هر گاه هم از آن منطقه خارج می شدند، دسته گل آنها برجا مانده بود.

امارات هم از همان دست کشورهای دست سازی است که انگلیس آن را بر پا کرد. به قول دایی جان ناپلئون «کار کار انگلیسی هاست» هر چند در این کتاب و رمان سعی دارد دیدگاه او را تنها بر اساس یک توهم و رویا جلوه دهد و یک ترس واهی از انگلیس قلمداد کند، اما اتفاقاً واقعیت و حقیقتی است که نمی توان آن را کتمان کرد.

نقش انگلیس در استعمار و سلطه، دخالت در امور دیگر کشورها، بهره بردن از منابع نفتی منطقه، ایجاد کشورهای تازه و تشکیل دولت های دست نشانده در همه تاریخ منطقه ثبت شده است و امارات و بحرین هم یکی از آنهاست.

حضور و دخالت های انگلیس در ایران را که نمی توان کتمان کرد و یا یک توهم دانست؟

تشکیل چنین کشورهای کوچک ریزه میزه در منطقه با باقی گذاشتن مسائل مرزی در خلیج فارس همیشه یک معضل و گرفتاری را در خود داشته است. هزاران سال پیش از این که اماراتی وجود نداشته، ایران با فرهنگ و تمدن دیرین و تأثیر گذار خود در غرب آسیا وجود داشته است. حتی سرزمین های جنوبی خلیج فارس هم به مدت طولانی جزئی از خاک ایران بودند.

جنگ های جهانی اول و دوم جغرافیای منطقه را به شدت تغییر داد و از دل آن کشورهای کوچکی سر برآوردند که همگان سرسپرده والدین خود بودند. هنگامی که امارات با چند شیخ نشین شکل گرفت، این سرزمین همچنان در وضعیت بادیه نشینی سپری می کرد و حتی سال های طولانی پس از تأسیس در همین حال بود.

جزایر سه گانه ایرانی از همان دست دست پخت هایی است که انگلیس در منطقه داشته است.ادعاهای شیخ نشین امارات درباره جزایر متعلق به جمهوری اسلامی ایران به این خاطر مضک است که درزمانی که اماراتی وجود نداشته جزایر خلیج فارس از جمله تنب بزرگ، تنب کوچک و البته ابوموسی متعلق به ایران بوده است. اما حاکمان این شیخ نشین ادعا دارند که جزایر سه گانه متعلق به آنها است!

امارات عربی متحده، اتحادی از هفت شیخ‌نشین کوچک به نام‌های ابوظبی، دبی، شارجه، عجمان، فجیره، راس‌الخیمه و ام‌القوین است که بعد از استقلال از بریتانیا در ۲ دسامبر ۱۹۷۱ میلادی شکل گرفت.

از زمانی هم که شیخ نشین امارات شکل گرفت با حمایت های انگلیس و آمریکا همراه بود. همه کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس وابستگی های شدیدی به کشورهای غربی داشته و دارند. این وابستگی ها تا اندازه ای است که بدون اجازه اربابان خود هیچ تصمیمی نمی گیرند به همین خاطر است که سفیر امارات در آمریکا به پیروی مطلق از ایالات متحده افتخار می‌کند. چرا که امارات یکی از بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد و آمریکا و انگلیس هم از این نفت سهمی دارند. حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در این کشورها و ایجاد پایگاه های دریایی و هوایی نظاکی از دیگر امتیازاتی است که شیخک ها به آمریکا و انگلیس داده اند.

امارات اکنون با عربستان علیه ایران ائتلاف کرده است. ائتلاف های منطقه ای از سوی اعراب بسیار است. ائتلاف علیه مردم یمن، ائتلاف علیه تروریست ها! و ائتلاف های دیگر. البته هیچیک از آنها نتوانسته است به اهداف خود برسد.

اکنون اختلافی که امارات با ایران دارد و هیچ جایگاه قانونی و حقوقی هم ندارد موضوع جزایر سه گانه ایرانی است. سران این کشور فضا را آماده دیده اند و می خواهند از آب گل آلود ماهی هم بگیرند.

دکتر محمد علی موحد تاریخدان و حقوقدان کشورمان در باره امارات گفته است؛مسأله حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه مخصوص به شخص یا منطقه حاصی نیست و ما نباید درمسأله خلیج فارس دچار احساسات بشویم وباید ضمن تأکید براین حق با تحقیقات گسترده کارشناسی و حقوقی به این مسأله پرداخته شود .ایران در حوزه خلیج فارس درگذشته ای نه چندان دور فقط با دولت انگلیس مذاکره می کرد .چرا که اماراتی وجود نداشت واین منطقه مستعمره انگلیس بود .هچنین بعد از جنگ جهانی دوم مساله پان ترکیسم مطرح شد و مرتب درجراید استانبول برمسئله تفرقه افکنی و جدایی آذربایجان تأکید می شد .اما این مسئله با واکنش آزادی خواهانی از خطه آذربایجان مواجه شد .که از آن جمله می توان به مقالات آقای رضا زاده شفق ازروزنامه نویسان مطرح تبریز، غنی زاده سردبیر رورنامه سهند تبریزو دکترتقی ارانی مواجه شد .واین مسئله یکی از صدها نمونه همدلی مردم ایران دردفاع از تمامیت ارضی مملکت است .


وی می گوید؛«درگیری ذهنی بنده درباره جزایرسه گانه خلیج فارس به زمانی که دولتی به نام امارات وجود نداشت برمیگردد.درگذشته ای نه چندان دورشیوخ قواسم درحاشیه خلیج فارس حکومت داشتند که به عنوان رعیت ایران بربندرلنگه حکومت داشتند وبه فرمانفرمای فارس مالیات می پرداختند ، درسال ۱۸۸۸ میلادی ناصرالدین شاه قاجار تصمیم می گیرد که حکومت بندر لنگه را از این شیوخ گرفته وبه یک حاکم غیرعرب بدهد وازآن تاریخ بود که ریشه اختلافات شرو ع شد ، شیوخ برکنارشده درجزیره ابوموسی پرچم برافراشتند.که البته این مسئله زیاد به چشم حکومت ایران نیامد چرا که حکومت مرکزی ایران شیوخ قواسم ازرعایای خود میدانستند.اما این مسئله یکی ازعوامل اصلی شروع اختلافات بود .درطول تاریخ همه دولتهای ایران چه قبل وچه بعدازانقلاب درمسئله حاکمیت برجزایر سه گانه خلیج فارس همه متفقاً وباهمدلی براین قضیه تأکید داشتند .

به گفته دکتر موحد؛ دراوایل قرن بیستم درانگلستان میخواستند برآوردی ازوضع موجود درخلیح فارس داشته باشند لذا طرح خریدیا اجاره جزایرسه گانه خلیج فارس ازایران را مطرح کردند واین خود بهترین مدرک برای اثبات مالکیت ایران برجزایر سه گانه است .چرا که اگرایران مالک این جزایرنبود انگلیسیها طرح خرید یا اجاره این جزایررا ازایران نداشتند .

اکنون هم این شیخ نشین علیه ایران با آل سعود همراه شده است و سعی دارد تا سیاست های خود را بر اساس سیاست های ضد ایرانی آل سعود تنظیم کند. این سرسپردگی و بی  اختیاری از سوی چنین کشورهایی اجازه برقراری یک رابطه عادی را با کشوری همچون ایران مقتدر نمی دهد.

هر چند ثبات و امنیت و اقتدار ایران می تواند ضامن امنیت و صلح منطقه باشد و چسبیدن به عربستان قدم گذاشتن بر لبه پرتگاه است، اما درک مقامات چنین کشورهایی در منطقه اجازه نمی دهد که بتوانند با واقعیات روبرو شوند.

کشورهای حوزه خلیج فارس هیچگاه ه به دنبال سیاست نرم ، مشارکت استراتژیک، راهکارهای مصالحه و تواقفنامه های ماندگار با جمهوری اسلامی ایران نبوده اند. امارات هم از این امر مستثنی نبوده است. بلکه شدت بیشتری را به خاطر ادعای پوج درباره جزایر سه گانه از خود نشان داده است.

روابط تجاری ایران و امارات تا پیش از این بیش از 12 میلیارد دلار بود که سهم قابل توجهی از این رقم به جیب اماراتی ها می رفت اکنون و به خاطر تحریم های غرب و امریکا علیه ایران این رقم به 6 میلیارد دلار رسیده است. که برای امارات هم خوشایند نیست.

توافق هسته ای ایران و 1+5 تحریم ها را کنار می زند و اگر امارات به دنبال توسعه مناسبات اقتصادی خود با ایران است، باید روابط سیاسی خود را هم با ایران بهبود بخشد و دست از همراهی با رژیم سعودی علیه ایران بردارد. در غیر این صورت نمی تواند ابا لغو تحریم ها میوه ای بچیند و ایران مجبور می شود بازارهای دیگری را برای مبادلات تجاری خود پیدا کند.

دوست و دشمن در چنین شرایطی خود را بیشتر نشان می دهند. ماهیت سران چنین کشورهایی هنگامی آشکارتر می شود که باید یک تصمیم جدی و البته عاقلانه در قبال موضوعی مانند ایران بگیرند.

اگر امارات به پیروی مطلق از آمریکا افتخار می کند، ارباب این جزایر کوچک و کشور چند ده ساله، مجبور شد با ایران مذاکره کند و اختلافات خود را با ایران بر سر موضوعات هسته ای حل کند. احتمال این که دیگر اختلافات هم با مذاکره حل شود وجود دارد. آنگاه کشوری مانند امارات تنهاتر از پیش در میان امواج خلیج فارس باقی می ماند. کشوری که حتی روی نقشه دنیا می توان زیر پونز پنهانش کرد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *