صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

اولین دلیل تداوم جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر، مسئله دفاعی و پدافندی بود/طرح صلحی برای فیصله دادن جنگ در کار نبود

۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۳:۰۵
کد خبر: ۱۱۸۹۴۱
دسته بندی‌: سیاست ، دفاعی و مقاومت
استاد دانشگاه امام حسین (ع) با حضور در شملچه، در جمع دانشجویان قرارگاه انتقال تجربیات فرماندهان و مدیران دفاع مقدس به بیان بخشی از تجربیات دوران فرماندهی دفاع مقدس پرداخت.

به گزارش ،سردا سرلشکر محسن رضایی هفدهم دیماه با حضور در شملچه، در جمع دانشجویان قرارگاه انتقال تجربیات فرماندهان و مدیران دفاع مقدس به بیان بخشی از تجربیات دوران فرماندهی دفاع مقدس پرداخت.

وی با اشاره به تدبیر رهبر معظم انقلاب در خصوص برگزاری این دوره و انتقال تجربه به نسل جدید فرماندهان نظامی اظهار داشت: باید از مقام معظم رهبری که تشخیص دادند این تجربه در دانشگاه امام حسین (ع) به نسل جدید فرماندهان انتقال پیدا کند تشکر و قدردانی نمایم.

وی افزود: یکی از اهداف ما در دفاع مقدس تربیت نیرو و فرمانده بود. لذا در پایان جنگ علاوه بر آزادسازی خاک، کادر و سازمانی منسجم نظامی به‌عنوان سپاه را شکل داده بودیم و ادبیات و فرهنگ خاصی را در کشور شاهد بودیم. رفتار فرماندهان یک رفتار مربی‌گرایانه است و صرفاً سلسله مراتبی نیست. یکی از اولین مراحل فرماندهی، شناخت متقابل فرمانده و نیروها است. برخلاف ارتش‌های کلاسیک، هر فرمانده جهادی باید مربی‌گری کند.

فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: وقتی خرمشهر آزاد شد، جلسه‌ای خدمت امام راحل رفتیم. امام فرمودند: «چرا همین‌جا سر مرز نمانید و بجنگید.» این جمله الآن محل بحث شده است. در خدمت امام بحث و استدلال کردیم. استدلال آقای هاشمی این بود که داشتن این منطقه برای امتیاز گرفتن از عراق، چیز خاصی نیست. آقای ظهیرنژاد گفتند: اینجا بیابان است و جایی برای دفاع نداریم. من گفتم: فاصله ما با بصره بیست کیلومتر است و فاصله عراقی‌ها تا خرمشهر پانصد متر است. ما توان تلافی و ضربه زدن را در اینجا نداریم. امام فرمودند: "پس با این استدلال‌ها پیش بروید."

رضایی در ادامه تصریح کرد: اولین دلیل تداوم جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر، مسئله دفاعی و پدافندی بود. هزار کیلومترمربع از خاک ما در اختیار عراق بود و هیچ پیشنهاد صلحی به ما نشده بود. همه طرح‌ها آتش‌بس بود. طرح صلحی برای فیصله دادن جنگ در کار نبود. آتش‌بس جنگ نیمه‌تمام است. ما باید جنگ را تمام می‌کردیم. در سال‌های بعد به این نتیجه رسیدیم که تا صدام باشد، مسئله حل نمی‌شود. ما هیچ‌گاه کف خواسته هامان را تغییر ندادیم. امام سقف خواسته‌ها را پس از آزادسازی خرمشهر بالاتر بردند.

استاد دانشگاه امام حسین (ع) در ادامه خاطر نشان کرد: جنگ ما یک جنگ انقلابی بود که به‌صورت دانش تجربی به آن رسیدیم. جنگ‌های نامنظم و جنگ‌های کلاسیک در جنگ با عراق جواب نمی‌داد لذا از دل تجربه یک سال اول نوعی جنگ که نام آن را جنگ انقلابی گذاشتیم، متولد شد. جنگ انقلابی، هدفش انقلابی بود و فقط برای آزادسازی سرزمین نمی‌جنگیدیم. افرادش هم انقلابی بودند و برای شکست استکبار جهانی و شهادت آمده بودند. صدام را ابزار استکبار می‌دانستیم. سازمان‌های ما هم انقلابی بود و نهضتی عمل می‌کردند. نوع جنگ هم انقلابی بود. هم در هدف، هم در نیرو، هم در سازمان‌ها و هم در نوع جنگ ما انقلابی عمل کردیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: این پارادایمی بود که سپاه در آن متولد شد. ما درجات نظامی در جنگ نداشتیم سرتیپ و سرلشکر نداشتیم. درجه فرماندهان همان نفوذ معنوی بود که بین آن‌ها با رزمندگان و بچه‌های بسیجی داشتند. حضور آقا مهدی باکری و آقایان خرازی وهمت اشتیاق و شور می‌آفرید.

«جنگ ما، جنگ دفاعی -تهاجمی بود. در زمان غیبت امام زمان (عج) ما فقط دفاع می‌کنیم و مقاومت. بنابراین به دنبال تجاوز و ورود به مرزهای کشورهای دیگر نیستیم ، ولی زمانی که به ما حمله می‌شود در عملیات دفاعی به‌صورت هجومی عمل می‌کنیم تا ابتکار عمل را از دشمن بگیریم. اگر دو سال به دشمن فرصت داده بودیم، دوباره خرمشهر را از دست می‌دادیم. یک‌لحظه متوقف نمی‌شدیم. این رویکرد بر روحیه نیروها و فرماندهان ما تأثیر گذاشته بود. همه برای حضور در خط مقدم و عملیات، رقابت می‌کردند. جنگ ما دفاعی بود اما در این دفاع، خستگی‌ناپذیری موج می‌زد. جنگ انقلابی و عملیات هجومی.»

رضایی تاکید کرد: موضوع دوم این است که دانش نظامی، دارای طبقات و مدارجی است؛ مانند مدارک دانشگاهی است. دانش «جنگ و صلح» بالاترین دانش نظامی است. دانش «عملیات» یک پله پایین‌تر است. دانش "تاکتیک"یک پله پایین‌تر و دانش «رزم» پایین‌ترین دانش نظامی است. در عملیات کجا وارد شدن و کجا درگیر نشدن مهم است. هماهنگی با لشکرهای مجاور، تاکتیک است. این‌که وقتی به مرز رسیدیم، به جنگ ادامه دهیم یا نه به دانش عملیات جنگ و صلح مربوط است. هرکدام از این سطوح، با چهار رکن روبرو است لجستیک، اطلاعات، عملیات و نیروی انسانی. هرکدام از این سطوح که یک دانش و یک‌کار ستادی دارند، ارتباطی هم با فرماندهی دارند.

استاد دانشگاه امام حسین (ع) یادآور شد: هر فرماندهی‌ای باید دارای ایده باشد. مخصوصاً فرماندهان انقلابی. اگر ایده نداشته باشد، منفعل عمل می‌کند. ایده باید تبدیل به طرح شود. طرح هم باید اجرایی شود. فرماندهی باید در همه این مراحل حضور فعال داشته باشد. آماده‌سازی یگان قبل از درگیری در یک عملیات را باید به‌مثابه یک عملیات دانست. آموزش مخصوص به همان عملیات بخشی از آماده‌سازی است. خط‌شکنی هم نوعی عملیات است که در ارتش به‌عنوان عملیات شناخته نمی‌شود و ما آن را عملیات می‌دانیم که در آن مهندسی، اطلاعات و خاموش کردن تیربارها و عبور از موانع را در خود دارد. این دو عملیات به سه عملیات ارتش‌های کلاسیک اضافه می‌شود.

رضایی در ادامه به سؤالات دانشجویان شرکت‌کننده در این دوره آموزشی پاسخ داد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *