صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مقایسه صدام با خالد ، پوتین با وهب

۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۹:۱۱
کد خبر: ۱۰۴۶۱۶
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
خبرگزاری میزان - هنوز برای برخی حضور روسیه در کنار ایران برای مقابله با تروریست های تکفیری در سوریه و حمایت از دولت و ملت این کشور دغدغه است. دغدغه ای که باعث شده تا آنها خطر شیفتگی ایران به روسیه را مطرح کنند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزار ی میزان شاید بخشی از دغدغه ها درست باشد و نگرانی آنها به خاطر رفتار آینده روسیه به جا، اما نمی توان رفتار آینده کرملین نشینان را پیش بینی کرد و با یقین گفت که آنها چه خواهند کرد. همانطور که این رفتار را نمی توان در قبال دیگر کشورها پیش بینی کرد.

آیا اکنون که ایران با 1+5 بر سر موضوع هسته ای به توافق رسیده می تواند با یقین بگوید آینده این توافق چه خواهد شد؟ آیا می توان یقین داشت که آمریکا پایبند تعهدات خود در برجام خواهد بود؟ طرف های اروپایی چطور؟ آنها در صورت دبه کردن آمریکا، از او تبعیت خواهند کرد یا مستقل؟

البته با توجه به این که بسیاری از شواهد و قرائن نشان می دهد که نمی توان به آمریکا در جریان توافق هسته ای اعتماد کرد، خوشبینی هم درباره این موضوع به صلاح نیست. ضمن این که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کرده اند که آمریکا قابل اعتماد نیست به همین خاطر نباید به توافق هسته ای دلخوش بود و تصور کرد که پس از توافق همه مشکلات اقتصادی حل می شود.

ایشان تأکید دارند که چه توافق اجرا شود چه نشود نباید از اقتصاد مقاومتی غافل شد و باید خودباوری و حمایت از تولید داخلی سرلوحه دولت ها باشد.

اما مقایسه آمریکا و روسیه در کنار هم در قبال ایران این نتیجه را به دست می دهد که کفه ترازوی دشمنی های آمریکا بسیار سنگین تر از روسیه است. کارنامه آمریکا پیش از انقلاب سیاه است و اصلا در قبال اقداماتی که روسیه علیه ایران انجام داده است قابل مقایسه نیست.

پس از انقلاب اسلامی هم تکلیف روشن است. دشمنی ها و دسیسه هایی که آمریکایی ها علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادند، در مقابل اقدامات روسیه چگونه است؟ جنگ علیه ایران را آمریکا راه انداخت یا روسیه؟ هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیج فارس ناو آمریکایی سرنگون کرد یا روسیه؟ تحریم های شدید اقتصادی را واشنگتن وضع کرد یا مسکو؟

تمام و کمال نمی گوییم روسیه طیب و طاهر است، این کشور هم علیه ایران اقدامات و سیاست هایی داشته است، چه پیش از انقلاب چه پس از انقلاب، نمونه پس از انقلاب آن همراهی این کشور در تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران.

اما اگر به فلسفه بد و بدتر نگاه کنیم، کدام یکی از آنها بد است و کدام یک بدتر؟

روسیه اکنون خود را درگیر جنگی کرده که جمهوری اسلامی ایران خیلی پیش از او وارد شده بود، چون منافع ملی ایران ایجاب می کرد که باید از عمق استراتژیک خود دفاع کند، چه روسیه در کنارش باشد چه نباشد.

در این 5 سال گذشته حمایت های کدام کشور و مردم باعث شد تا سوریه به طور کامل سقوط نکند؟ روسیه یا ایران؟ قطعا این ایران بود که از سقوط دمشق جلوگیری کرد، همانگونه که سقوط بغداد را مانع شد. این واقعیت را هم مردم سوریه و عراق می دانند و هم دولتمردانشان. بارها هم گفته اند.

اما اکنون روسیه هم وارد این ماجرا شده است. ماجرایی که به او هم مربوط می شود و باید هزینه اش را پرداخت کند. ایران و روسیه در سوریه با تروریست هایی می جنگند که هدف نهایی و اصلی آنها ایجاد آشوب و ناامنی در این دو کشور است. ائتلاف این دو در کنار هم برای مقابله با تروریست های تکفیری خوشایند آمریکا، کشورهای غربی و عربی نیست.آیا نمی توان این واکنش منفی را مثبت ارزیابی کرد؟

مقامات جمهوری اسلامی ایران و حتی مردم کشورمان در این 35 سال گذشته از انقلاب اسلامی، فراگرفته اند که هوشیار باشند، فریب نخورند، حتی اگر طرف مقابل دست دوستی به سوی ما دراز کرده باشد. اکنون قاموس جهان با بحران ها، تحولات و اتفاقاتی که می افتد همین است. چرا چنین وضعیتی را سیاست های غربی در دنیا به وجود آورده و باعث شده تا فضای اعتماد و اطمینان دوطرفه در جهان از بین برود، اظهر من الشمس است.

کنون نه پوتین با وهب مسیحی قابل مقایسه است و نه صدام معدوم با خالد. که اگر صدام را به جای خالدبن ولید اشتباه گرفته بودیم، اکنون ایران چه وضعیتی داشت؟ همان زمان که خیلی ها صدام را خالد می پنداشتند، درایت و هوشیاری رهبری در سال 1369 باعث شد کج اندیشی و اشتباه محاسباتی برخی اصلاح طلبان خنثی شود وگر نه خالدبن ولید کجا صدام کجا؟!

هرچند، تفاوت های بسیاری میان دو مبحث روسیه و عراق وجود دارد. چرا آنهایی که نگرانی زیادی نسبت به نزدیکی ایران و روسیه دارند به این تفاوت های توجهی نمی کنند؟

یکی از تفاوت های بزرگ آنها در این است که صدام دشمن ایران بود و جنگی هم که به پا کرد به خاطر همین دشمنی دیرینه ای بود که از ایران داشت. تحریک آمریکایی ها و غربی ها و حمایت های مالی گسترده کشورهای مرتجع عربی منطقه هم او را به این کار وسوسه کرد.

صدام از ما شکست خورده بود. جنگ عراق علیه ایران پایان یافته بود، حمله صدام به کویت یک حماقت بزرگ و خودکشی بود. چرا ایران باید به کمک صدام می رفت در حالی که از پایان جنگ خانمانسوز عراق علیه ایران تنها دو سال گذشته بود؟

باید پذیرفت که روسیه هم در این سال های گذشته باید درک کرده باشد که در میان همه کشورهای منطقه غرب آسیا و حتی آسیای میانه و قفقاز، ایران قابل اعتمادترین کشوری است که می تواند دست دوستی به سوی آن دراز کند.

در دنیای کنونی کشوری صادق، نادر است و البته درک این ویژگی هم برای خیلی ها دشوار و اگر کسی و کشوری به درک صداقت ایران برسد، او یک پله از بقیه جلوتر است.

در بدبینانه ترین حالت هم به بحران سوریه نگاه کنیم، حضور روسیه و حملات نیروی هوایی این کشور به تروریست ها، تا هر زمان که ادامه داشته باشد، به نفع جمهوری اسلامی ایران است. از یک سو تروریست ها از بین می روند و از سوی دیگر همچنان بشار اسد به عنوان رئیس جمهوری قانونی این کشور پا برجا مانده است.

حوزه نفوذ و تأثیرگذاری ایران در تحولات و بحران های منطقه آنقدر زیاد است که بدون تصمیم گیری و تصمیم سازی ایران نمی توان درباره آینده و تحولات منطقه تصمیم گرفت. این را هم آمریکایی ها می دانند و هم روس ها. ضمن این که دیدار و گفت وگوی متفاوت رئیس جمهوری یک کشور قدرتمند با رهبر معظم انقلاب اسلامی را نباید یک اتفاق ساده دانست.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *