بررسی ریشهها و نتایج یک پدیده جهانی به نام "فرار مغزها"
خبرگزاری میزان - زندگی آلبرت اینشتین، فیزیکدان مشهور دنیا مصداق بارز "فرار مغزها" بود. وی در زمان هیتلر از آلمان به آمریکا مهاجرت کرد.
به گزارش به نقل از ریشه، به مهاجرت تحصیلکردگان، دانشگاهیان، دانشمندان و سرمایههای انسانیِ یک کشور یا جامعه به کشورهای دیگر، اصطلاحاً "فرار مغزها" (brain drain) گفته میشود. فرار مغزها معمولاً به خاطر کمبود موقعیتهای شغلی، درگیریهای سیاسی، نظامی و خطرات جانی رخ میدهد.
به مناسبت روز دانشجو بر آن شدیم تا با طرح سه سؤال، نگاهی نو به ابعاد بینالمللیِ این پدیده که کمتر بدان پرداخته شده، بیفکنیم.
سؤال اول: مرز میان "توسعه یافته" و "در حال توسعه" کجاست؟
تصوّری که ما معمولاً از اصطلاح "فرار مغزها" داریم، مهاجرت دانشجویان از کشورهای "در حال توسعه" به کشورهای "توسعه یافته" است. اما سؤال اینجاست که این مرز به دست چه کسانی خط کشی شده است و چرا؟
"مغز" در مبحث حاضر که استعاره از هوش و استعداد نیروهای انسانی است، آیندهنگری و مصلحتاندیشی را مؤلفههای اصلی تفکّر منطقی میداند، لذا ترک وطن در سنین بزرگسالی و قرار گرفتن در یک پروسۀ جدید با تمام مشقّات و ملزوماتِ اجتنابناپذیرِ آن میبایست توجیه محکمی داشته باشد و البته دارد.
معضل "پناهندگان" این روزها در همۀ نشستها و همایشهای بینالمللی مطرح میشود و بیارتباط به بحث فرار مغزها نیست، بلکه آن را پوشش میدهد: فرار مغزهای موفق، از مناطق بحرانزده به مناطق آرامتر یا به عبارتی از کشورهای بحرانزدۀ منطقه به کشورهای غربی!
عجیب نیست که نخبگان هم پیرو سیاستهای جنگطلبانۀ امپریالیستی که مخلّ شکوفایی و بالندگی فردی و اجتماعیِ کشورها شده، به غرب بگریزند و موطنشان کمافیالسابق عقب نگه داشته شود.
سؤال دوم: آیا فرار مغزها مختصّ کشورهای در حال توسعه است؟
پایگاه خبری ایندیپندنت با ذکر آمار سال 2007 از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، میزان فرار مغزها از کشور آلمان را نزدیک به بالاترین میزانِ تجربه شدۀ فرار مغزها در بین کشورهای صنعتی، پس از دهه ۱۹۵۰ اعلام کرد.
بعد از احداث دیوار برلین در سال 1961 دانشگاهیان بسیاری از جمله پزشکان، مهندسان و کارشناسان علوم طبیعی مجبور به ترک آلمان شدند.
این موج، ضربۀ بزرگی به علم، اقتصاد و سیاست این کشور وارد نمود و بسامد منفیِ آن به سایر کشورهای بلوک شرق در زمان جنگ جهانی دوم هم سرایت کرد. سایر موجهای تاریخیِ فرار مغزها در دنیا عبارتند از:
فرار مغزها از کشورهای جنوب و شرق اروپا به کشورهای ثروتمندتر اتحادیه اروپا
فرار مغزها از اروپا و آسیا (مخصوصاً چین) به ایالات متحده آمریکا
فرار مغزها از آلمان به کشورهای دارای بازار کار یا موقعیتهای تحقیقاتیِ بهتر (HRG شماره 1آ. از ماده 75 قانون اساسی)
طی سالهای اخیر شبکهها و مؤسسات دولتی متعدّدی در کشورهای غربی آغاز به کار کردهاند که بر روی بازگشت دانشجویان مهاجر به وطن خودشان سرمایهگذاری کرده و میکنند؛ مانند "Network for Researchers" که توسط بخش علم و فناوریِ سفارت اتریش در آمریکا اداره میشود.
با این حال به گزارش خبرگزاری اتریشی "هندلزبلات" در سال 2008 تنها یک چهارم نیروهای تخصصیِ مهاجرتکننده از آلمان، دیر یا زود به این کشور بازمیگردند و مابقی در کشورهای مهاجرپذیر باقی میمانند.
پایگاه خبری "German Scholars Organization" دلیل اصلیِ این مسئله را دشواریِ تطبیق دادن شرایط شغلی برای پروفسورها، بعد از تجربۀ تدریس در خارج از کشور عنوان میکند.
دلیل دیگر این است که مهاجران، به هنگام خروج از کشور معمولاً در سنینی به سر میبرند که جای پای زندگیِ آیندۀ خود را محکم میکنند: سن ازدواج و تشکیل خانواده، ادغام فرزندان در سیستم آموزشی جامعۀ مقصد، ثبات وضعیت مالی در سیستم اقتصادیِ جامعۀ مقصد، پیوستن به شبکههای گروهی، تشکیل حلقۀ آشنایان در محیط جدید و غیره.
سؤال سوم: آیا "فرار مغزها"، واقعاً از دست دادن سرمایههای انسانی است؟
اگر نگوییم همۀ، حتماً اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا که امروزه به پیشرفت صنعتی-اقتصادی و علمی-فناوری شهرهاند، دوران شکوفایی و جهش خود را مدیون همان مهاجران، همان مسافران و همان مغزهایی هستند که روزی به دیدۀ تحقیر بدانها مینگریستند.
دانشجویان و دانشمندان مهاجر و مقیم کشورهای اروپایی سالهای مدیدی از عمر خود را پنجه در پنجۀ انواع تبعیضها و ناملایماتِ زندگی در اقلیت گذرانده و با برچسبِ "خارجی" روی پیشانی، روزگار گذراندهاند، اما روزی رسیده که از بومیان پیشی گرفته و افتخارات علمی- پژوهشی- اجتماعی- ورزشی- ... عظیمی آفریدهاند.
در اینجا به چند نمونه از نخبگان در رشتههای گوناگون علمی یا مشاهیر بااستعدادِ فعلی در دنیای غرب که روزی جوانان و دانشجویان مهاجر از دیگر کشورها بودهاند، اشاره میکنیم:
علوم فنی-مهندسی: "استیو جابز" (Steve Jobs)، "آلبرت اینشتین" (Albert Einstein)، ...
جابز، کارآفرین، مخترع و بنیانگذار شرکت جهانی اپل که از چهرههای پیشرو در صنعت رایانه بود، دارای پدر مسلمان و سوریهایتبار است و زمانی به آمریکا آمد که پدر و مادر نخبۀ وی، هر دو دانشجو بودند.
زندگی آلبرت اینشتین، فیزیکدان مشهور دنیا هم مصداق بارز "فرار مغزها" بود. وی سال 1933 و در زمان هیتلر از آلمان به آمریکا مهاجرت کرد.
علوم انسانی: "کارل مارکس" (Karl Marx)
مارکس، مشهورترین نظریهپرداز اجتماعی، سال 1844 در ابتدای جوانی به عنوان یک خبرنگار نخبه، مجبور به ترک فرانسه و گذران یک زندگی دشوار در بروکسل شد.
فرهنگ و هنر: "یارد دیبابا" (Yared Dibaba)، "جکی جان" (Jackie Chan)، "باب مارلی" ( Bob Marley)، ...
یارد دیبابا، نویسنده، خواننده، مجری و بازیگر اتیوپیایی است که در جنگ 1979 مجبور به گریز از این کشور به اروپا شد. پدر وی دانشجوی شهر اوزنابروک شد و در نهایت به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد. وی به اشپیگل گفت:
"ما در آن دوران، حرفهای زیادی دربارۀ رنگ پوستمان از این طرف و آن طرف میشنیدیم."
خانوادۀ جکی جان در دوران جوانی وی به دلیل جنگهای داخلی در چین، مجبور به مهاجرت به استرالیا شدند و سرنوشت آیندۀ این بازیگر مشهور را در خارج از وطنش رقم زدند.
باب مارلی یکی از برجستهترین چهرههای معاصر جامائیکا، خواننده و فعال اجتماعی سیاهپوست است که هوش و هنر خود را به لندن آورد و طعم تبعیضهای نژادی را چشید.
ورزش: "مسعود اوزیل" (Mesut Özil)، "نون سوبوتیچ" (Neven Subotić)، ...
مسعود اوزیل بازیکن تیم ملی فوتبال آلمان و دارندۀ لقب "آقای پاس گل جهان" از سوی فیفا، یکی از نسل سومیهای کردهای ترکیه است که با هدف کار و سازندگی، به آلمانِ ویرانشده از جنگ مهاجرت کرده بودند.
نون سوبوتیچ یکی دیگر از شاهکارهای فوتبال آلمان و اکنون بازیکن باشگاه بروسیا دورتموند، اهل یوگسلاوی سابق و مهاجر به اروپا در آستانۀ جنگ بوسنی (1992) است. او دربارۀ وضعیت مهاجرت پدر و مادر جوانش به این کشور به اشپیگل میگوید:
"ما در آن دوران فقط تحمل میشدیم. نمیتوانستیم هیچ برنامهریزی بکنیم و پدرمادرم نمیدانستند وسایلشان را جمع کنند یا پهن کنند؟ من آن روزها نمیفهمیدم ولی امروز میدانم که چه روزهای سختی به آنها گذشته است."
نتیجه گیری
اگر جهان امروز با پدیدۀ مهاجرتِ جوانان مستعد و نخبگان کشورهای در حال توسعه (مانند هند، بنگلادش، مصر، سوریه، عراق،...) به کشورهای توسعهیافتۀ غربی روبروست، علل اول و آخر آن را باید در اوضاع مشوّش سیاسی، متأثر از جنگهای نیابتی و دخالتهای بیگانگان در امور داخلی کشورها جستجو کرد.
علاوه بر این، نباید فراموش کنیم که این پدیده، مختص کشورهای در حال توسعه نیست، اما نکته اینجاست که پروپاگاندای رسانهای، عبارت "فرار مغزها" را در وضعیت معکوس، به کار نبرده، بلکه از "چرخش ذهنها و ایدهها" سخن میراند.
منصفانه نیست در مورد کشورهای غربی، عبارت "چرخش ذهنها" به کار رود و این پدیده، جزئی انکارناپذیر در مسیر تحوّل و تبادل علمی قلمداد شود، اما نوبت تحلیل وضعیت علمی کشورهای منطقه که میرسد، همان پدیدۀ واحد، تابعِ رویکردهای سیاهنمایانه قرار گرفته و "فرار مغزها"، معضلی روی هزاران معضل دیگر خوانده شود!
به قلم: فاطمه طاهری
منابع:
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
به مناسبت روز دانشجو بر آن شدیم تا با طرح سه سؤال، نگاهی نو به ابعاد بینالمللیِ این پدیده که کمتر بدان پرداخته شده، بیفکنیم.
سؤال اول: مرز میان "توسعه یافته" و "در حال توسعه" کجاست؟
تصوّری که ما معمولاً از اصطلاح "فرار مغزها" داریم، مهاجرت دانشجویان از کشورهای "در حال توسعه" به کشورهای "توسعه یافته" است. اما سؤال اینجاست که این مرز به دست چه کسانی خط کشی شده است و چرا؟
"مغز" در مبحث حاضر که استعاره از هوش و استعداد نیروهای انسانی است، آیندهنگری و مصلحتاندیشی را مؤلفههای اصلی تفکّر منطقی میداند، لذا ترک وطن در سنین بزرگسالی و قرار گرفتن در یک پروسۀ جدید با تمام مشقّات و ملزوماتِ اجتنابناپذیرِ آن میبایست توجیه محکمی داشته باشد و البته دارد.
معضل "پناهندگان" این روزها در همۀ نشستها و همایشهای بینالمللی مطرح میشود و بیارتباط به بحث فرار مغزها نیست، بلکه آن را پوشش میدهد: فرار مغزهای موفق، از مناطق بحرانزده به مناطق آرامتر یا به عبارتی از کشورهای بحرانزدۀ منطقه به کشورهای غربی!
عجیب نیست که نخبگان هم پیرو سیاستهای جنگطلبانۀ امپریالیستی که مخلّ شکوفایی و بالندگی فردی و اجتماعیِ کشورها شده، به غرب بگریزند و موطنشان کمافیالسابق عقب نگه داشته شود.
سؤال دوم: آیا فرار مغزها مختصّ کشورهای در حال توسعه است؟
پایگاه خبری ایندیپندنت با ذکر آمار سال 2007 از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، میزان فرار مغزها از کشور آلمان را نزدیک به بالاترین میزانِ تجربه شدۀ فرار مغزها در بین کشورهای صنعتی، پس از دهه ۱۹۵۰ اعلام کرد.
بعد از احداث دیوار برلین در سال 1961 دانشگاهیان بسیاری از جمله پزشکان، مهندسان و کارشناسان علوم طبیعی مجبور به ترک آلمان شدند.
این موج، ضربۀ بزرگی به علم، اقتصاد و سیاست این کشور وارد نمود و بسامد منفیِ آن به سایر کشورهای بلوک شرق در زمان جنگ جهانی دوم هم سرایت کرد. سایر موجهای تاریخیِ فرار مغزها در دنیا عبارتند از:
فرار مغزها از کشورهای جنوب و شرق اروپا به کشورهای ثروتمندتر اتحادیه اروپا
فرار مغزها از اروپا و آسیا (مخصوصاً چین) به ایالات متحده آمریکا
فرار مغزها از آلمان به کشورهای دارای بازار کار یا موقعیتهای تحقیقاتیِ بهتر (HRG شماره 1آ. از ماده 75 قانون اساسی)
طی سالهای اخیر شبکهها و مؤسسات دولتی متعدّدی در کشورهای غربی آغاز به کار کردهاند که بر روی بازگشت دانشجویان مهاجر به وطن خودشان سرمایهگذاری کرده و میکنند؛ مانند "Network for Researchers" که توسط بخش علم و فناوریِ سفارت اتریش در آمریکا اداره میشود.
با این حال به گزارش خبرگزاری اتریشی "هندلزبلات" در سال 2008 تنها یک چهارم نیروهای تخصصیِ مهاجرتکننده از آلمان، دیر یا زود به این کشور بازمیگردند و مابقی در کشورهای مهاجرپذیر باقی میمانند.
پایگاه خبری "German Scholars Organization" دلیل اصلیِ این مسئله را دشواریِ تطبیق دادن شرایط شغلی برای پروفسورها، بعد از تجربۀ تدریس در خارج از کشور عنوان میکند.
دلیل دیگر این است که مهاجران، به هنگام خروج از کشور معمولاً در سنینی به سر میبرند که جای پای زندگیِ آیندۀ خود را محکم میکنند: سن ازدواج و تشکیل خانواده، ادغام فرزندان در سیستم آموزشی جامعۀ مقصد، ثبات وضعیت مالی در سیستم اقتصادیِ جامعۀ مقصد، پیوستن به شبکههای گروهی، تشکیل حلقۀ آشنایان در محیط جدید و غیره.
سؤال سوم: آیا "فرار مغزها"، واقعاً از دست دادن سرمایههای انسانی است؟
اگر نگوییم همۀ، حتماً اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا که امروزه به پیشرفت صنعتی-اقتصادی و علمی-فناوری شهرهاند، دوران شکوفایی و جهش خود را مدیون همان مهاجران، همان مسافران و همان مغزهایی هستند که روزی به دیدۀ تحقیر بدانها مینگریستند.
دانشجویان و دانشمندان مهاجر و مقیم کشورهای اروپایی سالهای مدیدی از عمر خود را پنجه در پنجۀ انواع تبعیضها و ناملایماتِ زندگی در اقلیت گذرانده و با برچسبِ "خارجی" روی پیشانی، روزگار گذراندهاند، اما روزی رسیده که از بومیان پیشی گرفته و افتخارات علمی- پژوهشی- اجتماعی- ورزشی- ... عظیمی آفریدهاند.
در اینجا به چند نمونه از نخبگان در رشتههای گوناگون علمی یا مشاهیر بااستعدادِ فعلی در دنیای غرب که روزی جوانان و دانشجویان مهاجر از دیگر کشورها بودهاند، اشاره میکنیم:
علوم فنی-مهندسی: "استیو جابز" (Steve Jobs)، "آلبرت اینشتین" (Albert Einstein)، ...
جابز، کارآفرین، مخترع و بنیانگذار شرکت جهانی اپل که از چهرههای پیشرو در صنعت رایانه بود، دارای پدر مسلمان و سوریهایتبار است و زمانی به آمریکا آمد که پدر و مادر نخبۀ وی، هر دو دانشجو بودند.
زندگی آلبرت اینشتین، فیزیکدان مشهور دنیا هم مصداق بارز "فرار مغزها" بود. وی سال 1933 و در زمان هیتلر از آلمان به آمریکا مهاجرت کرد.
علوم انسانی: "کارل مارکس" (Karl Marx)
مارکس، مشهورترین نظریهپرداز اجتماعی، سال 1844 در ابتدای جوانی به عنوان یک خبرنگار نخبه، مجبور به ترک فرانسه و گذران یک زندگی دشوار در بروکسل شد.
فرهنگ و هنر: "یارد دیبابا" (Yared Dibaba)، "جکی جان" (Jackie Chan)، "باب مارلی" ( Bob Marley)، ...
یارد دیبابا، نویسنده، خواننده، مجری و بازیگر اتیوپیایی است که در جنگ 1979 مجبور به گریز از این کشور به اروپا شد. پدر وی دانشجوی شهر اوزنابروک شد و در نهایت به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد. وی به اشپیگل گفت:
"ما در آن دوران، حرفهای زیادی دربارۀ رنگ پوستمان از این طرف و آن طرف میشنیدیم."
خانوادۀ جکی جان در دوران جوانی وی به دلیل جنگهای داخلی در چین، مجبور به مهاجرت به استرالیا شدند و سرنوشت آیندۀ این بازیگر مشهور را در خارج از وطنش رقم زدند.
باب مارلی یکی از برجستهترین چهرههای معاصر جامائیکا، خواننده و فعال اجتماعی سیاهپوست است که هوش و هنر خود را به لندن آورد و طعم تبعیضهای نژادی را چشید.
ورزش: "مسعود اوزیل" (Mesut Özil)، "نون سوبوتیچ" (Neven Subotić)، ...
مسعود اوزیل بازیکن تیم ملی فوتبال آلمان و دارندۀ لقب "آقای پاس گل جهان" از سوی فیفا، یکی از نسل سومیهای کردهای ترکیه است که با هدف کار و سازندگی، به آلمانِ ویرانشده از جنگ مهاجرت کرده بودند.
نون سوبوتیچ یکی دیگر از شاهکارهای فوتبال آلمان و اکنون بازیکن باشگاه بروسیا دورتموند، اهل یوگسلاوی سابق و مهاجر به اروپا در آستانۀ جنگ بوسنی (1992) است. او دربارۀ وضعیت مهاجرت پدر و مادر جوانش به این کشور به اشپیگل میگوید:
"ما در آن دوران فقط تحمل میشدیم. نمیتوانستیم هیچ برنامهریزی بکنیم و پدرمادرم نمیدانستند وسایلشان را جمع کنند یا پهن کنند؟ من آن روزها نمیفهمیدم ولی امروز میدانم که چه روزهای سختی به آنها گذشته است."
نتیجه گیری
اگر جهان امروز با پدیدۀ مهاجرتِ جوانان مستعد و نخبگان کشورهای در حال توسعه (مانند هند، بنگلادش، مصر، سوریه، عراق،...) به کشورهای توسعهیافتۀ غربی روبروست، علل اول و آخر آن را باید در اوضاع مشوّش سیاسی، متأثر از جنگهای نیابتی و دخالتهای بیگانگان در امور داخلی کشورها جستجو کرد.
علاوه بر این، نباید فراموش کنیم که این پدیده، مختص کشورهای در حال توسعه نیست، اما نکته اینجاست که پروپاگاندای رسانهای، عبارت "فرار مغزها" را در وضعیت معکوس، به کار نبرده، بلکه از "چرخش ذهنها و ایدهها" سخن میراند.
منصفانه نیست در مورد کشورهای غربی، عبارت "چرخش ذهنها" به کار رود و این پدیده، جزئی انکارناپذیر در مسیر تحوّل و تبادل علمی قلمداد شود، اما نوبت تحلیل وضعیت علمی کشورهای منطقه که میرسد، همان پدیدۀ واحد، تابعِ رویکردهای سیاهنمایانه قرار گرفته و "فرار مغزها"، معضلی روی هزاران معضل دیگر خوانده شود!
به قلم: فاطمه طاهری
منابع:
https://de.wikipedia.org/wiki/Braindrain#cite_note-1
http://web.archive.org/web/20080414033731/http://www.independent.co.uk/news/europe/german-brain-drain-at-highest-level-since-1940s-451250.html
http://www.spiegel.de/politik/deutschland/prominente-fluechtlinge-erzaehlen-von-ihrem-weg-nach-deutschland-a-1055673.html#
http://www.unhcr.ch/mandat/fluechtling/prominente-fluechtlinge/artikel/545901bb8815ecf94ecf94ea0735f788/albert-einstein-1.html
http://www.unhcr.ch/mandat/fluechtling/prominente-fluechtlinge/artikel/f1e738811059195659c57a28d3201e82/bertolt-brecht-1.html
http://www.heute.at/stars/international/art23693,1210137,11#_
http://web.archive.org/web/20080414033731/http://www.independent.co.uk/news/europe/german-brain-drain-at-highest-level-since-1940s-451250.html
http://www.spiegel.de/politik/deutschland/prominente-fluechtlinge-erzaehlen-von-ihrem-weg-nach-deutschland-a-1055673.html#
http://www.unhcr.ch/mandat/fluechtling/prominente-fluechtlinge/artikel/545901bb8815ecf94ecf94ea0735f788/albert-einstein-1.html
http://www.unhcr.ch/mandat/fluechtling/prominente-fluechtlinge/artikel/f1e738811059195659c57a28d3201e82/bertolt-brecht-1.html
http://www.heute.at/stars/international/art23693,1210137,11#_
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *