آیا سیاست خارجی بایدن شکست خورده است؟
سیاست خارجی دولت جو بایدن از منظر تحلیلگران فهرستی از ناکامی هاست که تفاوتی با سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ ندارد.
- «استفان والت»، ستون نویس «فارین پالیسی» و استاد روابط بین الملل دانشگاه «هاروارد»، در یادداشتی به بررسی شرایط و چشم انداز سیاست خارجی دولت «جو بایدن»، پرداخته است.
«والت» یادداشت خود را با گمانه زنیهای موجود در مورد سیاست خارجی آمریکا در آغاز دوران ریاست جمهوری بایدن، آغاز کرده و نوشت، بسیاری با شنیدن شعار بایدن در مورد سیاست خارجی مبنی بر «جایگزینی دیپلماسی به جای قدرت نظامی»، تصور میکردند که که دوران شکست دیپلماسی توییتری «دونالد ترامپ» به پایان رسیده و روابط آمریکا با دیگر کشورها در دوران ریاست جمهوری وی، منضبط، قابل پیش بینی و مدیریت شده خواهد بود.
ضمن اینکه جایگزینی چهرههایی متفاوت از تیم سیاست خارجی ترامپ، این انتظار را ایجاد کرد که عملیات سیاست خارجی در دولت بایدن بدون مشکل پیش میرود.
اقدامهایی مانند پیوستن مجدد به توافق اقلیمی پاریس و سازمان بهداشت جهانی، از سرگیری مذاکرات برجامی با ایران، عدم استعفای افرادی از حلقه داخلی بایدن در هفتههای نخست، عدم انتشار بیانیههای رسمی پر از اشتباهات املایی و اشتباه گرفتن اسامی سران خارجی، ... نیز این انتظار را در مسیر تحقق پیش میبردند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه، نباید از هیچ رئیس جمهوری انتظار معجزه خارجی در نخستین سال ریاست جمهوری داشت، نوشت، با وجود این، جنبههای خاصی از عملکرد بایدن، نگران کننده است؛ بی نتیجه ماندن مذاکرات برجام، در این زمینه قابل تامل است؛ بایدن در حال اجرای نسخه خود از استراتژی فشار حداکثری است که تاکنون بارها آزموده شده و شکست خورده است.
خروج عجولانه از افغانستان، توافق بحث برانگیز «آکوس» که آتش اختلافها با فرانسه را برافروخت، کُندی پر کردن پستهای کلیدی دیپلماتیک و خالی ماندن بخش عمدهای از تیم سیاست خارجی پس از گذشت تقریبا ۲۰ درصد دوران ریاست جمهوری، از مهمترین نمودهای شکست سیاست خارجی بایدن هستند.
به زعم «والت»، برخی از ناکامیهای ترامپ مانند خروج از برجام، اتخاذ رویکرد فشار باصطلاح حداکثری علیه ایران و توافق اقلیمی پاریس ناشی از اشتباههای اساسی در سیاست بود و برخی دیگر مانند جنگ تجاری با چین و مذاکرات با کره شمالی از مسیر اشتباه برای اجرای سیاست درست نشات میگرفت.
اما بایدن سیاستهایی دارد که توسط تیمی ناکارآمد دنبال میشوند؛ همین امر شکاف عمیق میان خواستهها و عملکرد دولت در سیاست خارجی را سبب میشود.
از دیدگاه این استاد روابط بین الملل دانشگاه «هاروارد»، بایدن در هنگام توجه به سیاست خارجی باید بداند که نظم تک قطبی از بین رفته و ما اکنون در دنیای چندقطبی نامشخص زندگی میکنیم که به کشورهای دیگر فرصت مقاومت در برابر فشارهای آمریکا را میدهد؛ همانگونه که در مورد ایران شاهد بودیم.
دومین چالش پیش روی بایدن در این زمینه، بی توجهی به این نکته است که مشکلات جهانی مانند تغییرات اقلیمی از رقابتهای سنتی قدرتهای بزرگ فراتر رفته اند و با همکاری گسترده قابل حل هستند.
سومین چالش پیش روی رئیس جمهور آمریکا در زمینه سیاست خارجی نیز، غرور منجر به عدم واقع بینی است و چهارمین چالش در سیاست خارجی نیز از تناقض میان تعهدات زیاد آمریکا و جاه طلبیهای قابل توجه این کشور ناشی میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *