آتش شدید دشمن بر روی رزمندگان گردان کمیل
کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند.
- کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند. در سلسله برشهایی، به بازخوانی این کتاب میپردازد.
فصل ۱۵، شروع کارزار
از میدان مین عبور کردیم و بچهها با جا گذاشتن رفقای مجروح شان به ادامه مسیر در رملها پرداختند کل مسیر ما پر از تپههای کوچک و بزرگ و ملی بود، اما دو تبحر ملی از بقیه بزرگتر بود که در شناساییها به تپه دوقلو معروف شده بود و شروع کار ما از آنجا بود.
درست بعد از این تپهها بود که اولین کانال برای جلوگیری از پیش روی ما قرار میگرفت و حدود ۵۰۰ متر مانده بود به تپههای دوقلو درست در ساعت ۹:۳۰ شب یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۶۱ از پشت بیسیم رمز عملیات اعلام شد.
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ و لاحول و لا قوهالا بالله العلی العظیم.اللهم، ایاک نعبد و ایاک نستعین. ففرج عنا یا کریم، یا الله یا الله یا الله. به مظلومیت، علی اصغر و ذوالفقار برنده، ولی مومنین و قهاریت و رب العالمین به پیش...»
شیپور جنگ به صدا در آمد و همان شیپوری که شهید مصطفی چمران آن را معیار شناختن مرد از نامرد میدانست کاری حسینی در پیش بود و فرزندان خمینی پس از پیروزی در جهاد اکبر که نمونه بارز آن در شبهای دوکوهه بود آماده جانبازی در جهاد اصغر در میدان کارزار بودند و چه سهل و آسان جهادی که از بزرگ به کوچک میرسد و آن را به خوبی میدیدیم که راه صدساله تکامل و فرزندان امام مهربان امت شب طی میشد.
سوز سرمای بهمن ماهی صورتم میخورد، اما هیجان و اضطراب و عملیات زمانی برای فکر کردن درباره سرما باقی نمیگذاشت بالاخره بچهها به زیر تپههای دوقلو رسیدند و با مستقر شدن در تپههای رملی دوقلو ، منتظر گردان کمیل بودند، آنها یکبار هم نور زدن که فضا همانند روز روشن شد.
معرکهای برپا شد آتش شدید دشمن بر روی رزمندگان گردان کمیل دهان گشود و دوش کاهای بی رحم دشمن حسابی از بچهها تلفات گرفت و به دستور فرمانده گردان فقط تعدادی از نیروهای گروهان اول با سنگرهای دشمن درگیر شدند، عجب شجاعت خداوند به آر پیچی زنها داده بود و جلوی تیرهای رسامی که مانند رعد و برق به طرف آنها میآمد بلند میشدند و با یک تکبیر شلیک میکردند.
اگر دلاوری آنها نبود بچههای کمیل همانجا قتل عام میشدند و در این میان تعدادی از آنها هم شهید شدند، اما تعدادی از بچهها با شجاعت خود را به بالای تپههای رملی سمت راستهای دوقلو رساندند و سنگرهای دشمن به تصرف خود در آوردند، اما بقیه نیروهای گردان با درایت و فرماندهی برادر محمود ثابت نیا توانستند بدون درگیری تپه دوقلو را دور بزند و مسیر را ادامه دهند.
این هنرمندی فرمانده شجاع و کاردانی مثل ثابت نیا بود که همه نیروها را درگیر نکرد و هدف رسیدن به کمالها بود و برای همین فقط یک دسته از نیروها را در کنار تپه دوقلو نگه داشت و بقیه را با خودش همراه کرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *