صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تنش در روابط روسیه و آمریکا، واجد خاستگاه‌های هویتی و راهبرد است

۰۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۰۰:۰۱
کد خبر: ۷۵۱۶۱۹
دسته بندی‌: سیاست
تنش در روابط روسیه و آمریکا، واجد خاستگاه‌های هویتی و راهبرد است و با تنش‌های مقطعی و سیاسی موجود در روابط دو بازیگر معمول در عرصه مناسبات بین‌المللی شباهت ساختاری ندارد.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

 

بازخوانی تأثیرات تنش‌های هویتی دو کشور بر روابط روسیه و ایران
 تنش در روابط روسیه و آمریکا، واجد خاستگاه‌های هویتی و راهبرد است و با تنش‌های مقطعی و سیاسی موجود در روابط دو بازیگر معمول در عرصه مناسبات بین‌المللی شباهت ساختاری ندارد.
 
ریشه این مسئله در گرایش رسالت‌گرا و مأموریت‌محور جهانی، در زیر ساخت هویتی حاکم بر جهان‌نگری سیاسی این دو کشور قابل رهگیری است. ج. ا ایران نیز که در نقش بازیگر مستقلی در عرصه نظام بین‌المللی پس از انقلاب ۱۳۵۷ در دوران جنگ سرد متولد شد.
 
ضمن پافشاری بر عدم تعلق به دو جناح حاکم در عرصه منازعات جهانی، نگرش‌های رسالت‌محور و هویت‌گرایانه را با شعار «نه شرقی نه غربی» در جهان‌نگری سیاسی خود مورد نظر قرار دارد.
 
این چهارچوب نظری با نتایجی عملی نظیر پیگیری سیاست انترناسیونالیسم انقلاب اسلامی در قالب صدور الگوی انقلاب و نیز حمایت از تمامی مستضعفان جهان در برابر نظام‌های مستبد شرق‌گرا و غرب‌گرا، همراه بود.

طبیعتاً این عدم تعهد و نگرش واگرایانه که حاصل تباین و تضاد هویتی حاکم بود، باعث بروز نوعی تنش در روابط ایران_آمریکا تسری به بیش از پنجاه کشور در حوزه جهان اسلام داشت می‌توانست به عاملی برای تغییر آرایش نظم موجود تبدیل شود که هر دو بلوک به شدت از آن اعراض داشتند.
 
مشاهده می‌شود که در مسئله جنگ ایران و عراق نوعی اشتراک دو فاکتور در مواضع رهبران دو بلوک به وجود آمد، ایالات متحده حمایت‌های را از رژیم به عمل آورد، و اتحاد جماهیر شوروی نیز از متحد سنتی خود یعنی رژیم صدام دست نکشید.

این وضعیت با نزدیک‌تر شدن به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با تغییرات و نوساناتی همراه شد و در نهایت، با وقوع فروپاشی حالت دگرگونه‌ای به خود گرفت.
 
روسیه گرچه هویت جهان‌گرایانه خود را داشت، به بازیگر ورشکسته‌ای تبدیل شده بود که به هیچ‌رو قدرت مانور پیپشین را نداشت.
 
متقابلاً ایالات متحده قدرت یکجانبه‌گرا، تمامیت‌خواه و یکه‌تازی شده بود که نظم نوین جهانی را با داعیه فراگستری ارزش‌های کاپیتالیستی و لیبرال_ دموکراتیک به سوی نظام تک قطبی و سلسله مراتبی به پیش می‌برد.
 
ج. ا ایران در این نبرد هویتی ترجیح می‌داد برای تعدیل و فروکاستن مواضع یک‌جانبه ایالات متحده نوعی همکاری با رقبای تضعیف شده این کشور به طور تاکتیکی داشته باشد که به موجب آن، نخست، ضرب انطباق‌پذیری و قدرت مانور ج. ا ایران در مناسبات نظام بین‌الملل افزایش یابد و ظرفیت تأمین منافع ملی و نیز بقامندی امنیتی آن تقویت شود و دوم، از امکانات رقبای ایالات متحده برای تضعیف حضور و نفوذ منطقه‌ای این کشور بهره‌برداری کند.
 
مشاهده می‌شود که مبتنی بر همین انگاره ج. ا ایران حتی در فضایایی مانند بحران چچن و قره‌باغ نیز نیز ورود جدی_همانند مسائل فلسطین_ ندارد و حتی در برخی مقاطع مترصد ایفای نقش میانجی می‌شود. این نرمش تاکتیکی منبعث از درک راهبردی رهبران جمهوری اسلامی ایران از نحوه مواجهه با ایالات متحده عنوا مظهر تام و بالفعل هویتی متعارض، چالشگر و راهبردی بود.

این وضعیت باعث می‌شد که ج. ا ایران و روسیه به صورت خودکار و عملی نوعی عرصه و حوزه همکاری مشترک بیابند. این همکاری مشترک تابعی از نحوه تعامل «مسکو_واشنگتن» و «تهران_ واشینگتن» است؛ به طوری که رابطه معکوس میان نزدیکی و ترجیح الگو‌های همکاری در روابط دوجانبه روسیه و ایالات متحده، روابط ایران_ روسیه به سردی می‌گراید و بالعکس، در مقاطع افزایش شکاف‌ها و اتخاذ سیاست‌های تقابلی در روابط دو جانبه روسیه و ایالات متحده، روابط در کشور گرمی بیشتری می‌یابد.
 
قابل توجه است که تا حدی روس‌ها نیز در مقاطعی که گفتمان‌های تنش‌زدا و تعامل‌محور در ج.ا ایران حاکمیت می‌یابند نگران‌تر می‌شود و درصدد تضعیف این تعامل برمی‌آیند و در مقاطعی که تنش در روابط ایران و ایالات متحده افزایش می‌یابد، بستر و محیط عمل فراخ‌تری را برای رفتار‌های خود فراهم می‌بینند. در بخش اسناد، رابطه معکوس نزدیکی روسیه به غرب و نزدیکی به ایران مورد بررسی قرار گرفت.
 
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: روسیه ایران

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *