صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نقالی،پرده خوانی، منقبت‌خوانی و خطبه‌خوانی از نگاه پیشکسوتان

۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۰:۲۹
کد خبر: ۶۴۶۱۶۱
متن پیش رو مروری دارد بر مهمترین گفت و گوهای کوتاه و بلندی که هفته گذشته با موضوع هنرهای نمایشی روی خروجی خبرگزاری‌ها و سایت ها منتشر شده است. هفته گذشته به مناسبت برگزاری جشنواره نقالان علوی سه گفت و گو با سه پیشکسوت این حوزه در پایگاه خبری حوزه هنری منتشر شد که در به آن نکات مهمی اشاره شده است.

- پس از شیوع بیماری کرونا و تعطیلی کامل تمامی تماشاخانه‌های تئاتر در کشور، این هنر با سکون غیر قابل منتظره‌ای روبرو شد، هر چند بسیاری از هنردوستان تئاتر با ایجاد رویدادهای مجازی سعی در زنده نگه داشتن این هنر طی پنج ماه اخیر داشتند اما ضرر وارد شده بر تئاتر بسیار بالا بود.

بعد از نزدیک به پنج ماه تعطیلی، روند بازگشایی تماشاخانه‌های تئاتر هم با موفقیت چندانی روبرو نبود و اوج دوباره بیماری کرونا بار دیگر نمایش فیلم تئاتر می‌تواند به بقای این هنر کمک شایانی نماید. 

مرشد احدی: نیاز به اجرای نقالی و پرده‌خوانی در طول سال

مرشد محمد احدی، پیشکسوت نقالی و پرده‌خوانی اعتقاد دارد: بهتر است جشنواره‌های نقالی به چند اجرای کوتاه در محدوده زمانی و تاریخی کم اکتفا نکند و برای کمک به زنده ماندن شیوه‌های اجرای سنتی ایرانی از جمله پرده‌خوانی در سراسر سال و تمامی کشور اقدام کند.

آنچه هم امروزه به آن‌ها نشان داده می‌شود اصالت واقعی ندارد. چرا که مطالبی به این هنر سنتی و با اصالت ایرانی اضافه شده است که با واقعیت آن همخوانی ندارد. پرده‌خوانی، هنری و حرفه‌ای است که به فراخور ظرفیت و نگاه جمعیت حاضر انجام می‌شود.

بهتر است جشنواره‌های نقالی به چند اجرای کوتاه در محدوده زمانی و تاریخی کم اکتفا نکند و برای کمک به زنده ماندن شیوه‌های اجرای سنتی ایرانی از جمله پرده‌خوانی در سراسر سال و تمامی کشور اقدام کند.

مشکل اینجاست که چگونه اجرایی که حدود نود دقیقه به طول خواهد انجامید را در بیست دقیقه خلاصه کنیم. در این صورت مخاطب با متن اصلی نمی‌تواند ارتباط برقرار کند و هیچ چیز از داستان و مقصود آن پرده‌خوانی دریافت نمی‌کند.

پس اگر می‌خواهند واقعاً به هنر‌های سنتی ایرانی در حوزه اجرای پرده‌خوانی و نقالی و همانند آن‌ها به‌صورت جدی اقدامی کنند، باید در مناطق مختلف شهر‌های ایران اجرای این آثار را داشته باشیم.

در آن سال‌ها یک پرده را که وسیله اصلی کار ما به حساب می‌آید به سمت تجریش می‌بردیم و شروع به پرده‌خوانی می‌کردیم. در آن روز‌ها و در دوران حکومت پهلوی از این کار‌ها جلوگیری می‌شد. ما با هر مشکل و مشقتی که بود به این کار می‌پرداختیم.

همچنین از دیگر نقاطی که در تهران پرده برپا می‌کردیم اطراف حرم شاه‌عبد‌العظیم حسنی و امامزاده طاهر بود. این هنر، موضوع و شیوه نمایشی جالبی برای جوانان و نوجوانان است. اما جوانان و نوجوانان علاقه‌مند به این هنر با برگزاری یک جشنواره چند روزه آن هم یک بار در سال پخته نخواهند شد و به جایگاه علمی و تجربه‌ای لازم نخواهند رسید.

جوانان و نوجوانان در جشنواره نقالی و پرده‌خوانی غدیر خوش درخشیدند و نشان دادند که هم استعداد این کار را دارند و هم خواهان قلبی این هنر نمایشی هستند.

نباید تنها به چنین کار‌هایی بسنده کنیم، بلکه باید علاوه بر چاپ و نشر آثار آموزشی هنر نقالی و پرده‌خوانی به کار‌های عملی رو بیاوریم؛ چرا که در میدان عمل است که علاقه‌مندان به این هنر می‌توانند اندوخته‌های علمی خود در این امور را تثبیت کرده و به مرحله بهره‌برداری برسانند.

متأسفانه نقالی و پرده‌خوانی و شاهنامه‌خوانی را با هم تلفیق کرده‌اند و به همه هنرمندان آن عنوان نقال را می‌دهند. در حالی که هرکدام از این شیوه‌ها دنیایی جدا از هم با روش‌های متفاوت و عناصر سازنده مجزا هستند.

داوود فتحعلی‌بیگی: «امیر‌المؤمنین (ع)» شخصیت ثابت آثار منظوم حماسی مذهبی است

داود فتحعلی‌بیگی از اساتید دانشگاهی و پژوهشگران هنر‌های نمایشی کشور می‌گوید: آثار منظوم حماسی مذهبی بسیاری که سروده شده‌اند، دارای یک شخصیت ثابت با حضور پررنگ هستند. آن شخصیت کسی نیست جز وجود «امیر‌المؤمنین (ع)» در این آثار که بازخوانی آن‌ها برای عموم مردم خالی از لطف نیست.

در قلمرو هنر‌های آیینی تأثیر حضرت «امام علی (ع)» بسیار واضح و مبرهن است. چرا که جدای از دلاورمردی‌های ایشان، وی داماد «پیامبر اکرم (ص)» است. به این ترتیب بخشی از این قلمرو به زندگی‌نامه ایشان مربوط می‌شود.

شخصیت حضرت «امام علی (ع)» آنچنان جذاب و تأثیرگذار است که پیروان بسیاری را با خود همراه دارد. این پیروان و علاقه‌مندان هر یک به نوعی سهم خود را در ادای احترام و ارجمندی به ایشان نشان می‌دهند.

فردی در حوزه نقاشی و دیگری در حوزه شعر و ادب به این شخصیت منزه پرداخته و بیانات حضرت را بازگو می‌کند. نمونه ارادت به حضرت «امام علی (ع)» در منظومه باذل مشهدی با عنوان «حمله حیدری» و یا «علی‌نامه» آمده است.

حملهٔ حیدری از مشهورترین حماسه‌سروده‌های مصنوع ادبیات فارسی است. این اثر از شیوه حماسه‌سرایی وام گرفته و خواسته تا در وصف و شرح شخصیتی که از مرز‌های اسطوره و تاریخ رد کرده است سخن گوید. منقبت‌خوانی از گذشته‌های دور رواج داشته است.

منقبت خوانی «ائمه اطهار (ع)» از ویژگی‌های رسانه‌ای برخوردار است. چرا که مردم می‌توانستند به‌وسیله آن اطلاعات تاریخی خوبی دریافت و با واقعیت وجودی آن حضرات آشنا شوند. نقالان این داستان را با نقاشی‌های هنرمندان و بیان حماسی اشعار این اثر تاریخی برای مردم بازگو و بار دیگر آن را مرور می‌کردند.

این کار در ماه مبارک رمضان بیشتر رنگ و بو می‌گرفت. چرا که در این ایام سالروز شهادت حضرت و نیز روز‌های استغفار آدمی و رحمت الهی است.

آثار منظوم حماسی مذهبی بسیاری که سروده شده‌اند، دارای یک شخصیت ثابت با حضور پررنگ هستند. آن شخصیت کسی نیست جز وجود امیر‌المؤمنین (ع) در این آثار که بازخوانی آن‌ها برای عموم مردم خالی از لطف نیست.

مرور این آثار چه در زمان حیات شاعر و نویسنده و چه در زمان عدم حیات آن‌ها رایج بوده و هیچ‌گاه کهنه نخواهد شد. چرا که حضرت «امام علی (ع)» هیچ گاه کم‌رنگ نخواهد شد و همیشه در قلب عموم مردم حضور خواهد داشت.
میان هنر‌های آیینی در زمینه نقالی، هنر منقبت‌خوانی هم رواج داشته است. این هنر به مناقب ائمه و اهل بیت می‌پردازد.

در نقب حضرت علی و نقالی آن، محسنات، دلاوری‌ها، خصایل، فضایل، محامد، محمدت‌ها و نیکی‌ها این حضرت بیان می‌شود. این کار موجب برجسته‌تر شدن شخصیت حضرت در میان دیگر شخصیت‌های اثر می‌شود و نمایی حماسی و پهلوانی به آن می‌دهد. در هنر نقالی به اخلاق و فضایل برجسته «ائمه اطهار (ع)» پرداخته می‌شود و عدم پرداخت به یک مورد از اخلاق آن‌ها دلیل بر عدم وجود این محاسن نیست.

یکی دیگر از شخصیت‌های ائمه اطهار (ع) که می‌توان به آن اشاره کرد، حضرت امام حسن مجتبی (ع) است. چرا که ایشان به کریم «اهل بیت (ع)» مشهور است. این شهرت به آن دلیل نیست که اخلاق مذکور در دیگر اشخاص «اهل بیت (ع)» وجود نداشته است. اما ویژگی مورد نظر در وجود ایشان و در برهه‌ای تاریخی بیشتر مورد نظر قرار گرفته است. ایشان از سجایای متعدد دیگری نیز برخوردار هستند. اما به تناسب وقایع تاریخی و برجستگی زمانی شهرت بیشتری یافته است.

مرشد ورمزیار: خطبه‌خوانی، هنری منحصر به واقعه غدیر خُم است

مرشد ابوالفضل ورمزیار یکی از اساتید هنر نقالی و پرده‌خوانی می‌گوید: خطبه‌خوانی یکی از قالب‌های هنر سخنوری و نقالی است که تنها به روایت واقعه غدیر خُم می‌پردازد. نقالان در خطبه‌خوانی، خطبه غدیر را در باب شعر از حفظ می‌خواندند و گاهی هم مطلب را از رو می‌خواندند.

آنچه از غدیر خُم در ذهن مردم باقی و زنده مانده است مربوط به آدم‌هایی می‌شود که سرنوشتشان به واسطه واقعه غدیر تغییر کرد. آدم‌هایی که واقعه غدیر را به تأیید و یا به نفی، آن را برای مردم هر کجای سرزمین خود روایت می‌کردند. سلمان فارسی یکی از تأییدکنندگان واقعه غدیر بود که آن را کوی به کوی نقل می‌کرد.

بخشی از روایت واقعه غدیر منسوب به سلمان فارسی است. وقتی می‌گوییم منسوب است یعنی در ادبیات عامه پذیرفته شده است و استناد خیلی محکمی ندارد. اما از آنجایی که مردم به آن روایت علاقه دارند و از نقلش لذت می‌برند تا به امروز تداوم داشته است. یکی از مخالفان ولایت امیرالمؤمنین در واقعه غدیر «حارث بن نعمان» است. «حارث بن نعمان» در واقعه غدیر با اعلام ولایت امام «امام علی (ع)» از سوی رسول اکرم (ص) مخالفت می‌کند و از ایشان سؤالی می‌پرسد.

سوره معارج با نقل داستان کسی آغاز می‌شود که از خدا برای خود عذاب خواست. سپس خصوصیات قیامت و برخی از اوصاف و احوال مؤمنان و وضعیت کافران را بیان می‌کند و در آخر به مشرکان و کافران بیم می‌دهد و از قیامت می‌گوید. در شأن نزول آیات ۱ تا ۳ سوره معارج آمده است، این آیات مربوط به واقعه غدیر و فردی است که ولایت امام «امام علی (ع)» را نپذیرفت.

«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْکَافِرِ‌ینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ» آیات ۱ الی ۳ سوره معارج است که درباره واقعه غدیر نازل شده است. ترجمه این آیه به معنای «درخواست‌کننده‏‌اى عذابى را که واقع‌شدنى است درخواست کرد، عذابى که‏ ویژه کافران است، و آن را بازدارنده‏‌اى نیست» است.

پس از آنکه «پیامبر اکرم (ص)» مسئله ولایت امام «امام علی (ع)» را به مردم اعلام کرد، شخصی به نام «نعمان بن حارث فهری» نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر گفت: آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟»

وقتی حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد. آن خداوندی که برای حفاظت از یک چهارگوش کعبه سنگی، یک لشکر ابابیل و هزاران سجیل را بسیج کرد بی‌شک برای حقانیت فرزند همین کعبه یعنی امام «امام علی (ع)» یک ابابیل و یک سجیل کافی بود.

اینکه یک پرنده یک سجیل را ۶۰ سال پیش خود نگه دارد شاید امکانش نباشد. اما در خاطر عامه مردم این داستان دوست‌داشتنی و پذیرفتنی است. پس ما نقالان تا جایی را که سندیت دارد نقل می‌کنیم.

هنگامی که به جایی می‌رسیم که سندیت و حقیقت ندارد از واژه «گوییا» استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال در ادامه نقل این واقعه می‌گوییم «گوییا این عذاب چنین بوده است.» این عذاب قطعاً وجود داشته است، اما چگونگی و نوع این عذاب به تعبیر ادبیات عامه است. هنگامی که در نثر «گوییا» می‌آوریم تعبیری است که قطعی نیست و نقل عامه محسوب می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *