صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«سمفونی کوچک سکوت» داستانی از یک انتخاب سخت در زندگی

۲۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۰:۰۳
کد خبر: ۵۹۶۱۸۰
نمایش «سمفونی کوچک سکوت» به طراحی و کارگردانی «سینا راستگو» این شب‌ها در تماشاخانه نوفل لوشاتو چندی پیش روی صحنه عمارت نمایشی نوفل لوشاتو رفت و توانست با اقبال مخاطبان روبرو شود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایش «سمفونی کوچک سکوت» به طراحی و کارگردانی «سینا راستگو» این شب‌ها در تماشاخانه نوفل لوشاتو چندی پیش روی صحنه عمارت نمایشی نوفل لوشاتو رفت و توانست با اقبال مخاطبان روبرو شود.

علی بنائی، زهرا بهروزمنش، امیر شاه علی، باران فرد، شهریار فرد، سروش کریمی نژاد، آرمان لطفی و محمد مسگری از جمله بازیگرانی هستند که در نمایش «سمفونی کوچک سکوت» به ایفای نقش پرداخته اند. 

در خلاصه داستان نمایش «سمفونی کوچک سکوت» آمده است: این نمایش در مورد بودن است، هست شدن و نیستی. روایت انسان هایی که آزادند تا انتخاب کنند که آزاد باشند یا آزاد نباشند و گریزی از این نیست.

«سمفونی کوچک سکوت» تئاتر کوچک و جمع و جوری است که سینا راستگو روی صحنه برده است. این نمایش که قطعا می‌تواند برای هر کدام از اعضای گروه جوانش گامی به پیش باشد و راه را برای ادامه مسیر هموار کند؛ در اجرا بسیار قابل تحسین است. در واقع مهم‌ترین نقطه قوت آن فرمی است که کارگردان برای اجرا برگزیده و مهم‌ترین ضعف‌اش در زمان کوتاه آن است.

ایده‌های اجرایی، نظیر گذاشتن آن پرده توری که زندانیان پشت آن هستند و گذاشتن مانیتور‌هایی که تک تک حرف‌های آن‌ها را ثبت و ضبط می‌کند، دیدنی از آب در آمده است. بازی درست با نور و موسیقی‌ای که از رمق نمی‌افتد و به همراهی مخاطب با نمایش می‌انجامد از دیگر نکات مثبت «سمفونی کوچک سکوت» است.

با همه این‌ها، اما اجرای نمایش‌نامه‌ای فلسفلی و سنگین با تعداد کارکتر‌های پرشمار که نیاز به ادراک از سوی مخاطب دارند در زمان شصت دقیقه‌ای نمایش نمی‌گنجد و همین زمان کوتاه سبب شده برخی مخاطبان با گیجی سالن را ترک کنند و از هم دیگر بپرسند: «چه شد؟!» قطعا که چنین نمایشنامه پیچیده‌ای نیازمند زمان کافیست برای ته‌نشین شدن در ذهن مخاطب.

اتفاقی که عملا در «سمفونی کوچک سکوت» رخ نمی‌دهد. از سویی به سبب همین زمان کوتاه کارگردان ناچار شده برخی اتفاقات مهم را تند پیش ببرد و برای همین شاید کمتر کسی در سالن فهمیده باشد شخصیت «ژان» که در این نمایش با عنوان «نام» از آن یاد می‌شود چطور سر از زندان درآورده و چرا منعی برای حضور او وجود ندارد؟! این در حالی است که در نمایش‌نامه اصلی این ورود با دلیل مشخص اتفاق می‌افتد.

البته راستگو نیز با به تن کردن ردا برای آن شخصیت خواسته تا مفهوم را برساند، اما برای کسی که نمایش‌نامه را نخوانده قطعا گنگ خواهد بود. نتیجتا علی‌رغم این‌که «سمفونی کوچک سکوت» اجرای حساب شده‌ای دارد و از نظر بصری چشم‌نواز و دیدنی است، اما نمی‌تواند متن ثقیلی را که انتخاب کرده در آن بازه زمانی به مخاطبی که با متن اصلی بیگانه است به درستی بفهماند و طبعا که مخاطب وظیفه ندارد پیش از دیدن یک نمایش، نمایش‌نامه اصلی‌اش را بخواند و با آگاهی کامل به تماشای آن بنشیند.

راستگو و تیم او قطعا در آینده نزدیک کار‌های مهمی روی صحنه خواهند برد و قطعا که اسم‌شان را بیشتر خواهیم شنید. او، اما حتما باید به خاطر بسپارد که اگر علاقه‌مندی‌اش به آثار فلسفی و عمیق جدیست نباید از خسته شدن مخاطب واهمه داشته باشد و بخواهد نمایش‌اش را سریع جمع کند!.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *