ناگفتههای فرمانده اسبق ناجا از نقش برخی مسئولان دولتی در ناآرامیهای ۱۸ تیر ۸۲
« اگر یادتان باشد، مراسم سالگرد 18 تیر سال 82، از 20 خرداد شروع شد، یعنی بعد از غائله 78 تا سال 82، اینها هر سال سالگرد 18 تیر را میگرفتند و برای دیگر مناسبتها هم مراسم برگزار میکردند. سال 82 در واقع یک گام دیگری بهطور جدی و سازماندهی و برنامهریزیشدهتر طراحی کردند بهنحوی که ماهوارهها نقش هدایتگری و تهییج را بهعهده داشتند. در اطلاعاتی که بعدها بخشهایی از آن به دست آمده، اینها حتی جایگزین و آلترناتیو حکومت را هم پیشبینی کرده بودند! در درون هم این جریان دنبال این بود که کشتهسازی را دنبال و درگیریها و تنشها بین پلیس و حوزه دانشجویی را تشدید کنند. همانطور که عرض کردم، بنده از سال 80 که به تهران آمدم و با نقطه آغازی که شروع کردیم، توانستیم یک ارتباط نسبتاً نزدیکی را با فضاها و نیروهای دانشجویی برقرار کنیم.
سال 82 بهشدت تلاش کردند که این فضا را تیره کنند، مناسبتهای بسیاری در این سالها داشتیم که اگر یادتان باشد بهعنوان مثال مقابل دانشگاه تهران تجمع کردند که بنده با حضور در جمع آنها به دانشجویان گل دادم که فضا را عوض کنم. خیلی از این اتفاقات افتاده بود و ماهوارهها هم آنلاین مراسمهای کوی دانشگاه را پخش میکرد و مردم را تحریک میکردند که پلیس جوی خون بهراه انداخته و تلاش میکردند که مردم را از سطح شهر به آشوبها هدایت کنند که این نه یک ماه و نه یک روز، بلکه 20 خرداد این حوادث شروع شد. ما روزها در محیطهای دانشگاه درگیر بودیم، اعم از دانشگاههای علامه، شهید بهشتی و تهران و شبها هم در خوابگاههای دانشگاههای شهید بهشتی و کوی یعنی روزها در محیطهای دانشجویی و شبها در خوابگاههای دانشجویی درگیر بودیم.
طیف ملیمذهبیها، نهضت آزادیها و... هم با ماشینهایشان به خیابانها و بزرگراههای چمران، جلال آلاحمد و کردستان میآمدند و در این منطقه ترافیک ساختگی درست میکردند، به این ترتیب پلیس با پروژهای روبهرو بود که میخواستند سد پلیس را بشکنند و از آن عبور کنند و این ماجرای دانشجویی از کوی بیرون بزند و به مردم پیوند بخورد و نقشههایی را که داشتند اجرایی کنند.
به این ترتیب ناجا با پروژهای روبهرو بود که میخواستند سد پلیس را بشکنند و از آن عبور کنند و این ماجرای دانشجویی از کوی بیرون بزند و به بیرون پیوند بخورد و نقشههایی را که داشتند اجرایی کنند. ما با این صحنه مواجه بودیم و همچنین از یک جهت از داخل تحریک میشدند و از طرف دیگر حضراتشان در مجلس و وزارت کشور آنها را تحریک میکردند.
یک مجموعه حوادث آن دوره در سطح دولت در جریان بود که خود آقای قالیباف بهعنوان رئیس ناجا درگیر آن بودند. کار به جایی رسید که یک روز آقای قالیباف تا مرز رفتن به وزارت کشور و در دست گرفتن کار پیش رفت. چرا؟ چون که در واقع ستاد هدایت جریان اپوزیسیون، دانشجویی و ملی مذهبی بهنوعی در وزارت کشور و از سوی برخی افراد در حال هدایت شدن بود. البته این بدان معنا نیست که همه وزارت کشور درگیر این موضوع بودند.
از آن طرف در جلسات شورای امنیت کشور که آقای قالیباف در آن جلسات شرکت میکرد ما نیز گزارشهایی به وی میدادیم و در آن اعلام میکردیم که اوضاع چگونه است و چه گذشته است و آقای قالیباف هم گزارشات ما را در جلسات ارائه میکرد البته شورای امنیتی که باید مسیرش در واقع مدیریت بحران و حادثه باشد هر کدام حاشیههایی برای خودش داشتند.
ما در شورای تأمین تهران مینشستیم و تصمیم میگرفتیم که کار چگونه پیش برود اما کار به این شکل بود که برخی از دوستان با جریانهای مختلف مینشستند و با استانداری هماهنگ میکردند که چهکاری انجام شود. ما که بهعنوان نیروی امنیتی مسئول حفظ امنیت شهر بودیم به این میزان که آنها با استاندار در ارتباط بودند ارتباط نداشتیم.»
منبع: تسنیم