مصوبه قراردادهای نفتی فاقد الزامات قانونی و شرعی است/ دعوی در دستور کار دیوان عدالت اداری قرار گرفت/ مراجع قضایی دستور توقف قراردادهای نفتی را بدهند
سازمان بسیج حقوقدانان طی تنظیم شکایتی با موضوع ابطال مصوبه و صدور دستور توقف قراردادهای جدید نفتی(IPC) از هیئت وزیران شکایت خود را به دیوان عدالت اداری ارائه کرد.
این سازمان طی تنظیم شکایتی از دیوان عدالت اداری درخواست دستور توقف الگوی عمومی قراردادهای جدید نفتی (IPC) مصوب هیات وزیران را کرده است.
در این شکایت از مرجع قضایی تقاضای دستور توقف فوری و همچنین ابطال مصوبه هیات وزیران شده است و به موارد خلاف قانون و شرع این مصوبه اشاره گردیده است که به شرح زیر است:
الف: موارد نقض قانون:
۱ . بازپرداخت کسورات قانونی به پیمانکار
باتوجه به بند(ض) ماده (۱) و تبصره ذیل آن و ماده (۱۰) مصوبه، نظر به اینكه بازپرداخت كسورات قانونی (از قبیل مالیات، بیمه و عوارض گمركی)در قبال انجام تعهدی از سوی پیمانكار نبوده و مصداق كمك به وی است لذا این تعهد وفق مواد (۲۳) و (۷۱) قانون محاسبات عمومی توسط شركت های دولتی ممنوع بوده و منوط به مصوبه مجلس شورای اسلامی است كه در صورت عمل بر خلاف این مقرره، مصداق تصرف غیر قانونی در وجوه و اموال دولتی خواهد بود.
مضافا اینکه وفق ماده (۴) آئین نامه اجرایی ماده (۱۰۷) قانون مالیات های مستقیم و ماده ۳۸ قانون تامین اجتماعی و ماده ۵ و تبصره۲ ماده ۶ قانون امور گمركی تمام این امور داخل در وظایف ذاتی پیمانكار بوده است.
۲. انتخاب برنده مناقصه بر خلاف قوانین موضوعه
بند (ب) ماده (۶)مصوبه مقرر کرده حداقل دستمزد مورد مطالبه شرکت های مورد مذاکره، مبنای اصلی انتخاب برنده خواهد بود.
این در حالی است که دستمزد صرفا یک بخش از قرارداد بوده و صرف نظر کردن از سایر موارد هزینه ای برای انتخاب برنده مناقصه رفتاری غیر حرفه ای و غیرعقلایی است.پیمانکار می تواند با سوء نیت دستمزد خود را بسیار اندک اعلام کند تا طبق این فرمول برنده شود اما سود خود را در هزینه های سرمایه ای، هزینه های بهره برداری و سایر هزینه های متعلقه سرشکن می کند و یا وفق بند (پ) ماده (۱۱) با ارائه طرح اصلاحی در مرحله بهره برداری، هزینه ها، مدت قرارداد و دستمزد خود را افزایش دهد. لذا هزینه ای که در نهایت به دولت و شرکت ملی نفت ایران تحمیل می شود چیزی بسیار فراتر از دستمزدی خواهد بودکه مبنای انتخاب طرف دوم قرار گرفته است.
۳.سلب مالکیت و مدیریت انحصاری دولت در بخش منحصرا دولتی
بند (ج) ماده ۳ قانون اجرای سیاست های کلی ۴۴ قانون اساسی مصوب ۱۳۸۶ مقرر داشته: مالكیت، سرمایه گذاری و مدیریت بنگاه های گروه سوم (معادن نفت و گاز، شركت ملی نفت ایران و شركت های استخراج و تولید نفت خام و گاز) در انحصار دولت می بایست بماند.
بر اساس سیاست های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری ۱۳۹۴، صرفا اجازه سرمایه گذاری بخش غیر دولتی (نه مالكیت) در فعالیت های اكتشاف، توسعه و بهره برداری از میادین نفت و گاز در چارچوب سیاست های کلی اصل ۴۴ صادر شده است.
۴.مغایرت با قوانین عادی و سیاست های کلی نظام در تکلیف قانونی به تکمیل زنجیره ارزش
آنچه در این مدل قراردادی مغفول مانده و منجر به نقض سیاست های ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری گردیده، عدم توجه به موضوع تكمیل زنجیره ارزش است.
چراكه اساسا به موجب بند ۸ جزء (الف) سیاست های كلی نظام در دوره چشم انداز ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در ۱۳۸۵، سیاست جایگزینی صادرات فرآوردههای نفت و گاز و پتروشیمی به جای صدور نفت خام و گاز طبیعی از سوی معظم له فرض شده است.
بند ۱۵ سیاست های كلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۲ نیز بر افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز و بالا بردن صادرات محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر این بند «۵» سیاست های كلی تولید ملی، حمایت از كار و سرمایه ایرانی ابلاغی مقام معظم رهبری در۱۳۹۱ به نحو عام بر ضرورت تکمیل زنجیره تولید از مواد خام تا محصولات نهایی با رعایت اصل رقابت پذیری و فاصله گرفتن از خام فروشی در بازه زمانی معین تاکید شده و بند «۱۱» و «۱۶» سیاست های كلی برنامه ششم توسعه ابلاغی از سوی معظم له نیز بنحو خاص لزوم تكمیل زنجیره ارزش در بخش نفت و گاز را مجددا تذكر داده است.
ب: موارد نقض شرع:
۱. نقض قاعده نفی سبیل
همانطور كه مستحضرید در آیه ۱۴۱ سوره نساء آمده است"...وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً" بر این اساس خداوند متعال در عالم تشریع، حکمی که موجب سبیل و سلطه کافران بر مؤمنان باشد، وضع نکرده است. به عبارت دیگر این آیه شریفه در مقام بیان یک قاعده کلی درجامعه اسلامی است که بر اساس آن، هر حکم، عمل و قراردادی که سبب علوّ و استیلای کافران بر مؤمنان شود، جعل تشریعی ندارد و منتفی است.
۲. سلب مالكیت بر انفال و مشتركات عامه
با توجه به آراء فقهاء بزرگ مذهب معادن نفت و گاز یا داخل در مشتركات عامه بوده[۱] و یا یكی از مهمترین مصادیق انفال است[۲] كه در هر دو صورت می بایست حسب مورد در اختیار حكومت اسلامی[۳] و یا تحت مالكیت و حاكمیت مستمر امام المسلمین قرار بگیرد.
از این رو نظر به اینكه وفق توضیحات مندرج در بند (۳) از بخش (الف) این دادخواست مدل جدید قراردادهای نفتی موجبات سلب حقوق حاكمیتی و اعمال حق مدیریت و مالكیت جمهوری اسلامی ایران بر مهمترین مصداق انفال و مشتركات عامه را فراهم کرده لذا مصوبه مارالاشاره به وضوح برخلاف نص صریح شرعی و فقهی بوده و بدین جهت شایسته ابطال خواهد بود.
۳. جهل بعوضین بواسطه فقدان سقف تعهدات مالی
از آنجا كه وفق بند (ل) ماده (۱) و بند (ث) ماده (۸)، شرط فاقد سقف بودن تعهدات مالی موضوع خرید تجهیزات و خدمات موجب جهل در عوضین خواهد شد و مشخص نیست با انعقاد چنین قراردادی، شرکت ملی نفت چه حجم از تعهدات مالی را برعهده خواهد گرفت.
۴.بازپرداخت هزینه های تامین مالی ناشی از معاملات ربوی
نسبت به بند (ط) ماده (۱) و ماده (۱۰) مصوبه كه ناظر به استرداد هزینه های تامین مالی است، باید افزود از آنجاكه این هزینه ها صرف پرداخت بهره به بانك ها و نهادهای مالی خارجی و غیر اسلامی شده و چون ماهیت این بهره ها ربوی است ،لذا وفق بند (۵) اصل (۴۳) قانون اساسی و بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی مصداق شرط غیر مشروع، ربا و معامله باطل بوده و درج چنین شرط و پذیرش چنین تعهدی باطل خواهد بود.
در پایان شکایت به تاكیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینكه "مسئلهی اصلی، حراست مقتدرانهی نظام اسلامی از ثروت عظیم نفت و گاز در این کشور است.
اگر در کشور ثروتمند ایران که قلهی ثروت نفت و گاز متعلق به اوست، نظامی بر سر کار باشد که غیرتمندانه از این ثروت ملی حراست کند، اجازهی چپاول ندهد، اجازهی تطاول ندهد، تسلیم سیاستهای دشمنان نباشد، خب، با این نظام دشمنی خواهند کرد.[۴] و همچنین تصریح ایشان بر اینكه "تا زمانی که در چارچوب منافع کشور، اصلاحات لازم در این قراردادها انجام نشود، قطعاً این قراردادها منعقد نخواهد شد " اشاره شده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *