چرا "افغانستان" برای آمریکا مهم است
خبرگزاری میزان -"جیمز بی کننگهام" و "رایان کراکر"، سفرای پیشین آمریکا در افغانستان طی یادداشتی در پایگاه خبری سی.ان.ان اظهار داشتند: نیروهای آمریکایی باید به حضور خود در کابل ادامه دهند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزای میزان به نقل از خبرگزاری فارس، «جیمز بی کننگهام» و «رایان کراکر»، سفرای پیشین آمریکا در افغانستان طی یادداشتی در پایگاه خبری سی.ان.ان به بررسی دلایل اهمیت کابل برای واشنگتن پرداختهاند.
در این یادداشت آمده است: ما در تابستان سال 2011 به کابل رسیدیم تا رهبری سفارت ایالات متحده در افغانستان را به عهده بگیریم.
موج تهاجم نظامی ایالات متحده از اوجش که 100 هزار سرباز بود، فروکش کرده بود. به جای آن، رویکرد غیرنظامی ایالات متحده با بیشتر از 1200 دیپلمات آمریکایی، کارمندان غیرنظامی و قراردادیها در سراسر کشور اوج گرفته بود.
آنان در شرایط دشوار و خطرناک کار میکردند تا مردم افغانستان را در بازسازی کشورشان کمک کنند.
ما در کنار همکاران نظامی خود، وظیفه داشتیم که استراتژی را در پیش گیریم تا مسئولیتهای امنیتی به سربازان افغانستانی انتقال یابند.
هدف آن بود تا یک ساختار حمایتی نظامی و توسعهای بینالمللی به رهبری ایالات متحده به وجود آید، بر سر همکاری استراتژیک با افغانستان مذاکره شود و به مردم افغانستان کمک گردد که نخستین انتقال سیاسی دموکراتیک در تاریخ این کشور از یک رئیس جمهور به رئیس جمهور دیگر ممکن گردد.
ما این کارها را در حالی انجام دهیم که وجود پناهگاه امن نیروهای طالبان را در پاکستان انکار میکردیم.
نقش فعال سربازان آمریکایی در افغانستان به پایان رسیده است (در واقع، این نقش تا دو سال پیش خاتمه دادهشده بود) و نیروهای امنیتی افغانستان در برابر یک دشمن سرسخت میجنگند.
بلی، آنها به پیشرفت خود ادامه خواهند داد اما به پشتیبانی طولانیمدت ایالات متحده و دیگر شرکای این کشور نیاز دارند.
در همین زمان، حکومت وحدت ملی به رهبری «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» با وجود دشواریهای فراوان و قابلپیشبینی برای تحقق همکاری سیاسی مورد نیاز، به تطبیق برنامههای خارجی و داخلی خود ادامه میدهند.
حکومت جدید افغانستان به دنبال بهبود روابط خود با کشورهای دیگر از جمله پاکستان بوده و هبود روابط با پاکستان با هدف تسهیل گفتگوهای طالبان و کابل نیز با موفقیتهایی همراه بوده است.
مهمتر از همه، اشرف غنی و عبدالله تعهد افغانستان را نسبت به ارتباط با ایالات متحده و مبارزه با خشونت و تندروی اعلام کردهاند.
اما هیچ یک از اینها نباید به این معنا درک شود که ما سختیهای پیش روی افغانستان و حکومت آن را دستکم بگیریم.
پیامدهای اختلاف میان طالبان پس از مرگ ملا عمر هنوز نامشخص است و بمبگذاریهای وحشیانه اخیر در کابل که اکثر قربانیان آن غیرنظامی بودند، یادآور بیرحمی طالبان است.
اما حرکت به پیش همچنان ادامه دارد و این بار مردم افغانستان واقعا به یک فرصت بینظیر و تاریخی برای ساختن آینده خود دست یافتهاند. واقعیت این است که آنان فرصتی بهتر از این نداشته و نخواهند داشت.
ایالات متحده سرمایهگذاری عظیمی در افغانستان کرده است و به همین دلیل نمیتواند به راحتی این کشور را به حال خود رها کند.
ناکامی در افغانستان برای این کشور مصیبتبار، برای همسایههایش خطرناک و برای ایالات متحده و سایر کشورهای جهان یک تهدید خواهد بود.
برای رسیدن به موفقیت در افغانستان به 2 چیز نیاز است: شکیبایی و صبر استراتژیک ایالات متحده، پشتیبانی آن کشور در جایی که نیاز باشد و عملکرد سریع از سوی حکومت افغانستان برای تطبیق برنامه اصلاحات که توسط رئیس جمهور غنی در جریان دیدار وی و عبدالله از ایالات متحده در ماه مارس مطرح گردید.
زمانی که ما در افغانستان پیشگام شویم، شرکای بینالمللی ما به دنبال ما خواهند آمد.
با توجه به واقعیتهای امنیتی افغانستان و ضرورت ادامه مأموریت ایالات متحده برای مبارزه با فعالیتهای تروریستی در افغانستان، ما معتقدیم که نیاز است تا نیروهای نظامی ایالات متحده بیشتر از آنچه اکنون برنامهریزیشده، در این کشور باقی بمانند.
رویدادهای اخیر این نیاز را بیش از پیش روشن ساخت. اگر ایالات متحده خطر واقعی از بین بردن امنیت ما را با خروج زود هنگام امکاناتی که تاکنون برای ثبات افغانستان ضروریاند به جان نمیخرد، کاهش سربازان از سطح کنونی باید مبتنی بر شرایط و مأموریتها باشد نه تقویم تعیینشده.
در انتهای این یادداشت آمده است: ما به مردم و حکومت ایالات متحده اعتماد داریم که آنان این دوراندیشی را خواهند داشت که بودن واشنگتن در افغانستان به مثابه بخشی از تلاش جهانی ما برای مبارزه با تروریسم و تندروی میباشد و این نبردی است که آمریکا باید برنده آن شود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
در این یادداشت آمده است: ما در تابستان سال 2011 به کابل رسیدیم تا رهبری سفارت ایالات متحده در افغانستان را به عهده بگیریم.
موج تهاجم نظامی ایالات متحده از اوجش که 100 هزار سرباز بود، فروکش کرده بود. به جای آن، رویکرد غیرنظامی ایالات متحده با بیشتر از 1200 دیپلمات آمریکایی، کارمندان غیرنظامی و قراردادیها در سراسر کشور اوج گرفته بود.
آنان در شرایط دشوار و خطرناک کار میکردند تا مردم افغانستان را در بازسازی کشورشان کمک کنند.
ما در کنار همکاران نظامی خود، وظیفه داشتیم که استراتژی را در پیش گیریم تا مسئولیتهای امنیتی به سربازان افغانستانی انتقال یابند.
هدف آن بود تا یک ساختار حمایتی نظامی و توسعهای بینالمللی به رهبری ایالات متحده به وجود آید، بر سر همکاری استراتژیک با افغانستان مذاکره شود و به مردم افغانستان کمک گردد که نخستین انتقال سیاسی دموکراتیک در تاریخ این کشور از یک رئیس جمهور به رئیس جمهور دیگر ممکن گردد.
ما این کارها را در حالی انجام دهیم که وجود پناهگاه امن نیروهای طالبان را در پاکستان انکار میکردیم.
نقش فعال سربازان آمریکایی در افغانستان به پایان رسیده است (در واقع، این نقش تا دو سال پیش خاتمه دادهشده بود) و نیروهای امنیتی افغانستان در برابر یک دشمن سرسخت میجنگند.
بلی، آنها به پیشرفت خود ادامه خواهند داد اما به پشتیبانی طولانیمدت ایالات متحده و دیگر شرکای این کشور نیاز دارند.
در همین زمان، حکومت وحدت ملی به رهبری «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» با وجود دشواریهای فراوان و قابلپیشبینی برای تحقق همکاری سیاسی مورد نیاز، به تطبیق برنامههای خارجی و داخلی خود ادامه میدهند.
حکومت جدید افغانستان به دنبال بهبود روابط خود با کشورهای دیگر از جمله پاکستان بوده و هبود روابط با پاکستان با هدف تسهیل گفتگوهای طالبان و کابل نیز با موفقیتهایی همراه بوده است.
مهمتر از همه، اشرف غنی و عبدالله تعهد افغانستان را نسبت به ارتباط با ایالات متحده و مبارزه با خشونت و تندروی اعلام کردهاند.
اما هیچ یک از اینها نباید به این معنا درک شود که ما سختیهای پیش روی افغانستان و حکومت آن را دستکم بگیریم.
پیامدهای اختلاف میان طالبان پس از مرگ ملا عمر هنوز نامشخص است و بمبگذاریهای وحشیانه اخیر در کابل که اکثر قربانیان آن غیرنظامی بودند، یادآور بیرحمی طالبان است.
اما حرکت به پیش همچنان ادامه دارد و این بار مردم افغانستان واقعا به یک فرصت بینظیر و تاریخی برای ساختن آینده خود دست یافتهاند. واقعیت این است که آنان فرصتی بهتر از این نداشته و نخواهند داشت.
ایالات متحده سرمایهگذاری عظیمی در افغانستان کرده است و به همین دلیل نمیتواند به راحتی این کشور را به حال خود رها کند.
ناکامی در افغانستان برای این کشور مصیبتبار، برای همسایههایش خطرناک و برای ایالات متحده و سایر کشورهای جهان یک تهدید خواهد بود.
برای رسیدن به موفقیت در افغانستان به 2 چیز نیاز است: شکیبایی و صبر استراتژیک ایالات متحده، پشتیبانی آن کشور در جایی که نیاز باشد و عملکرد سریع از سوی حکومت افغانستان برای تطبیق برنامه اصلاحات که توسط رئیس جمهور غنی در جریان دیدار وی و عبدالله از ایالات متحده در ماه مارس مطرح گردید.
زمانی که ما در افغانستان پیشگام شویم، شرکای بینالمللی ما به دنبال ما خواهند آمد.
با توجه به واقعیتهای امنیتی افغانستان و ضرورت ادامه مأموریت ایالات متحده برای مبارزه با فعالیتهای تروریستی در افغانستان، ما معتقدیم که نیاز است تا نیروهای نظامی ایالات متحده بیشتر از آنچه اکنون برنامهریزیشده، در این کشور باقی بمانند.
رویدادهای اخیر این نیاز را بیش از پیش روشن ساخت. اگر ایالات متحده خطر واقعی از بین بردن امنیت ما را با خروج زود هنگام امکاناتی که تاکنون برای ثبات افغانستان ضروریاند به جان نمیخرد، کاهش سربازان از سطح کنونی باید مبتنی بر شرایط و مأموریتها باشد نه تقویم تعیینشده.
در انتهای این یادداشت آمده است: ما به مردم و حکومت ایالات متحده اعتماد داریم که آنان این دوراندیشی را خواهند داشت که بودن واشنگتن در افغانستان به مثابه بخشی از تلاش جهانی ما برای مبارزه با تروریسم و تندروی میباشد و این نبردی است که آمریکا باید برنده آن شود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *