رفتار‌های اجتماعی ارمغان آور بهشت

9:02 - 15 مهر 1399
کد خبر: ۶۶۲۴۷۱
انسان زمانی به بهشت راه پیدا خواهد کرد که در دنیا نیز بهشتی باشد، بهشت کمال دنیا و آخرت است. اگر به آموزه‌های قرآن توجه کنید خواهید دید ارتباط تنگاتنگی بین این آموزه‌ها با اخلاق و رفتار اجتماعی انسان دارد.
_ روزنامه کیهان نوشت: عوامل متعددی در ایجاد بهشت و دستیابی انسان بدان دخالت دارد که با نگاهی به آموزه‌های قرآن میتوان دریافت که بخش اعظمی از این عوامل ارتباط تنگاتنگی با اخلاق و رفتار اجتماعی انسان دارد، به طوری که اگر کسی اخلاق و رفتار اجتماعی مناسبی نداشته باشد، نمی‌بایست انتظار بهشت را نیز داشته باشد. از این روست که در روایات بسیاری آمده است که اهل بهشت، انسان‌های اخلاقی در دنیا هستند که خصلت‌ها و ملکات آنان مجموع‌های از فضایل اخلاقی و رفتاری است.
 
در نوشتار حاضر نویسنده به معرفی برخی عواملی که موجب میشود انسان به بهشت درآید پرداخته است.
 

مهمترین عوامل اخلاقی و رفتاری بهشت آفرین

 
شکی نیست که بهشت، کمال حیات و زندگی است. هرچه از خوبی‌ها و زیبایی‌ها و کمالات میشناسیم و نمیشناسیم در شکل تمام و کمال آن در بهشت هست، بیآنکه بدی و زشتی و نقصانی در آن راه یابد که از جمله آن‌ها ناپایداری و بیثباتی است. خداوند بهشت را با عنوان حیات محض معرفی کرده که جاودانگی آسایش و آرامش یکی از جلوه‌های آن است. از این رو، سعادت مطلق را تنها میتوان در بهشت جست‌وجو کرد؛ اما بهشت، زمانی ایجاد می‌شود که انسان در دنیا بهشتی شده باشد؛ زیرا آخرت جایی است که انسان ثمرات و میوه‌های رفتار خویش در دنیا را درو میکند؛ پس کسی که در دنیا انسان کمال اخلاقی نباشد، نمیتوان او را داخل بهشتی کرد که تنها جایگاه انسان‌های متخلق به اخلاق کمالی الهی و فضایل آن است.
 
آموزه‌های قرآن بیان میکند که هدف از بعثت پیامبران پرورش انسان‌های اخلاقی است که شایسته جایگاه بلند و رفیع بهشت اخروی باشند؛ چنانکه پیامبر (ص) در بیان فلسفه و هدف بعثت خود می‌فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من فقط برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته شده‌ام. (بحارالانوار، جلد۱۶، ص ۲۱۰؛ کنزالعمال، ج۱۳، ص ۱۵۱، حدیث ۳۶۴۷۲) پس اگر کسی بخواهد در بهشت در آید می‌بایست در دنیا انسانی اخلاقی شود که ویژگی‌های آن را آموزه‌های قرآن و دیگر کتب آسمانی بیان کرده‌اند.
 
از نظر قرآن، خلق خوش و نیک، به معنای دستیابی به صفات و اسمای نیک الهی است؛ زیرا خداوند منشأ همه کمالات و نیکویی‌ها و زیبایی‌هاست. از این رو همه اسماءالحسنی را از آن خود میداند. (اعراف، ۱۸۰؛ اسراء آیه ۱۱۰، طه، آیه۸؛ حشر، آیه۲۴) بنابراین، هر انسانی مکلف است تا در دنیا خود را به اسمای حسنای الهی متخلق کرده و خدایی شود تا شایسته بهشت شود.
 
به سخن دیگر، کسی که به کمالات و صفات حسنای الهی دست یابد، خدایی شده و شایسته آن است تا به‌عنوان خلیفه مطلق الهی قرار گیرد؛ زیرا مظهر تمام و کمال اسماء و صفات الهی است که از آن به مظهریت در الوهیت و انسان متاله تعبیر میشود. چنین انسانی در حقیقت انسان خدایی است و صورت مجسم خداوند در هستی است، پس شایسته جانشینی از خداوند در هستی خواهد بود. این انسان خلیفه الله در جهانی دیگر بهشتی با اخلاق خویش در دنیا میسازد که میتواند تا ابد در سایه سعادت آن زیست کند.
 
خوشبختی انسان بر اساس معرفتی است که عقل سلیم و نقل وحیانی به او می‌بخشد. این خوشبختی که در دنیا و آخرت خودنمایی میکند، همان تخلق انسان به اخلاق الهی است؛ چنانکه مراد و مفهوم از بدبختی نیز در ناتوانی انسان از تخلق به خلق خوی خداوندی است.
 
پس آنچه در آموزه‌های قرآنی از بهشت و دوزخ یاد می‌شود، در حقیقت بیانگر همان قرب و بعد انسان از خلق و خوی خداوند و تخلق به صفات حسنای خداوندی است. هرچه انسان در تخلق به خلق و صفات الهی کاملتر و تمامتر باشد، در بهشت اعلای الهی قرار می‌گیرد و هرچه از آن صفات دورتر شود از بهشت‌های درجات نخست دورتر میشود. این دوری تا آنجا پیش میرود که در دوزخ فقدان صفات الهی میافتد و زمانی که در فقدان به تمامیت رسید و هیچ بهر‌های از خلق و خوی نیک الهی نبرد، درپایین‌ترین درجات دوزخ قرار میگیرد. بنابراین، هر کسی می‌بایست تلاش کند تا در دنیا متخلق به فضایلی شود که از آن به صفات نیک الهی یاد می‌شود. در روایات است: تخلقوا باخلاق الله؛ تخلق به اخلاق الهی پیدا کنید. (بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۲۹، باب ۴۲، الحجه السادسه) البته این صفات که در قالب رفتار اجتماعی خودنمایی میکند، می‌بایست با تکرار و اسباب دیگر به شکل خصلت و ملکه و مقوم ذات در آید تا در آخرت بتواند بهشت آفرین باشد.
 
عوامل بسیاری در ایجاد بهشت نقش دارد که بیان همه آن‌ها نیازمند بیان همه آموزه‌های قرآن است. بخشی از این عوامل که عوامل بسیار مهم و حساسی هستند به حوزه اخلاق اجتماعی انسان بستگی دارد که از آن به فضایل اخلاق اجتماعی نیز تعبیر می‌شود.
 
شاید بیان همه عوامل اخلاقی و رفتاری که بهشت را می‌سازد و انسان را برای ابد از خوشبختی بهرهمند می‌کند، در یک مطلب کوتاه ممکن نباشد، ولی «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید». برخی از مهمترین عوامل بهشت آفرین از نظر قرآن عبارتند از:
 
۱. احسان و نیکوکاری: احسان یکی فضایل اخلاقی است. محسن کسی است که نیکی در وی به‌عنوان ملکه و مقوّم ذات در آمده است تا جایی که نه تنها نسبت به بدکاران گذشت و عفو دارد و بدی را با بدی پاسخ نمی‌دهد (بقره، آیه ۲۳۷)، بلکه بدی را با نیکی پاسخ می‌دهد (رعد، آیه ۲۲)؛ محسنان به دنبال آن هستند تا صفات کمالی خدا را در خود ایجاد کنند؛ چرا که رحمت ایشان بر غضبشان پیشی می‌گیرد و به حکم الهی بدی را با نیکی دفع می‌کنند. (مومنون، آیه ۹۶) آنان اهل ایثار و اکرام هستند و حتی نسبت به دشمنان خویش به‌گون‌های عمل می‌کنند که با دوستان عمل می‌کنند؛ آنان از چیز‌هایی که خود به شدت به آن نیاز دارند، ایثار میکنند تا دیگران در رفاه و آسایش باشند. (انسان، آیات ۵ تا ۱۰؛ حشر، آیات ۸ و ۹) بنابراین، محسنین در گام اول عفو و گذشت دارند و در گام دوم اهل ایثار و اکرام هستند. اینگونه است که بهشت را برای خویش به نیکوترین وجه می‌سازند. (آلعمران، آیات ۱۳۳ و ۱۳۴؛ مائده، آیه ۸۵؛ توبه، آیه ۱۰۰) البته شکی نیست که احسان به والدین و خویشان نزدیک در درجه اول اولویت است و کسانی که به والدین خویش احسان و اکرام می‌کنند، شرایط را برای ورود آسان به بهشت آماده می‌سازند.
 
۲. اطعام ایثارگرانه: عامل دیگر بهشت آفرین اطعام خالصانه و ایثارگرانه است. آنان در فضایل اخلاقی به جایی می‌رسند که چیزی که محبوب آنان بوده و بدان نیاز اختصاصی دارند، به دیگران می‌دهند. این ایثارگری مختص به دوستان و خویشان نیست، بلکه حتی نسبت به دشمنان خویش نیز ایثارگری دارند. (انسان، آیات ۸ تا ۱۲؛ حشر، آیات ۸ و ۹)
 
۳. صداقت: راستی و راستگویی یعنی همراهی گویش و روش و تایید گفتار با رفتار از جمله فضایل اخلاق اجتماعی است که عامل مهمی در دستیابی انسان به بهشت است. راستی و راستگویی موجب می‌شود تا انسان به بهشت دست یابد و خوشبختی ابدی را برای خود رقم زند. (مائده، آیه ۱۱۹)
 
۴. امانتداری: یکی از برجسته‌ترین فضایل اخلاقی انسانی که همه بشر بدان به عنوان یک فضلیت توجه و اهتمام دارند، امانتداری است. اینکه انسان چیزی را که به عنوان امین قبول کرده، حفظ کرده و به صاحب یا صاحبان آن بازگرداند. از نظر قرآن، یکی از عوامل بسیار مهمی که انسان را به بهشت می‌رساند، خصلت اخلاقی و رفتاری امانتداری است. (مومنون، آیات ۱۱ و ۳۲ و ۳۵)
 
۵. وفای به عهد: انسان در رفتار اجتماعی می‌بایست به چیزی که در قالب قول و قرار یا عهد و پیمان بیان می‌کند و تعهد می‌دهد، ملتزم باشد و به عهد و پیمان خویش وفا کند. این نیز یکی از مهمترین مصادیق عدالت اجتماعی و اخلاق انسانی است که ضامن انسانیت بشر است و او را از دیگر آفریده‌های الهی جدا میسازد. کسانی که این ویژگی اخلاق اجتماعی را دارا هستند، اهل بهشت میباشند. (مومنون، آیات ۱۱ و ۳۲ و ۳۵؛ معارج، آیات ۳۲ و ۳۵)
 
۶. عفت: عفت حالت بازدارندگی در نفس انسانی است که او را از رفتار‌های ضد اجتماعی و ضد اخلاقی حفظ میکند. از این رو عفت به عنوان یک فضیلت اخلاق اجتماعی مطرح است؛ زیرا این ویژگی موجب میشود تا هر سخن و رفتاری را در اجتماع پیش نگیرد. عفیف به سبب همین خصلت عفت است که انسان با وجود نیازمندی برای حفظ عزت خویش حاضر نیست دست نیاز به سوی هر کسی دراز کند. (بقره، آیه ۲۷۳) همچنین عفت موجب میشود تا انسان شهوت خویش را مهار و مدیریت کند و اجازه ندهد برای ارضای آن نسبت به دیگران تعرضاتی داشته باشد. بازتاب اجتماعی عفت حیای اجتماعی است که در قالب رفتار و پوشش از جمله لباس مناسب خودنمایی میکند. از نظر آموزه‌های قرآن، داشتن فضلیت و خصلت اجتماعی عفت در یک انسان عاملی برای ورود شخص عفیف به بهشت است. (مومنون، آیات ۵ و ۱۰ و ۱۱؛ معارج، آیات ۳۰ و ۳۵)
 
۷. شهادت و گواهی بر اساس حق: در رفتار اجتماعی گاه لازم است تا انسان برای دفاع از مظلوم به ارائه گواهی و شهادت بپردازد و آنچه را خود دیده و شنیده برای احقاق حق دیگران در محاکم قضایی بیان کند. عدم کتمان حق و ارائه شهادت و گواهی بر اساس حق، به عنوان یک رفتار اجتماعی سالم موجب میشود تا شخص به بهشت درآید. (معارج، آیات ۳۳ و ۳۵)
 
۸. انفاقات مالی: کسانی که اهل انفاقات واجب و مستحب هستند، اهل بهشت هستند؛ چرا که آنان با انفاقات مالی خویش دستگیر نیازمندانی هستند که از پاسخگویی به نیاز‌های اولیه خویش ناتوانند. این رفتار اجتماعی که برآمده از اخلاق نیک احسان و بخشش به دیگران و رحمت و مهرورزی نسبت به آنان است، می‌تواند انسان را به خوشبختی ابدی در بهشت برساند. (مومنون، آیات ۴ و ۱۰ و ۱۱؛ معارج، آیات ۲۵ و ۳۵؛ آل عمران، آیات ۱۳۳ و ۱۳۴؛ انفال، آیات ۳ و ۴)
 
۹. تواضع: انسان متکبر کسی است که خود را برتر از دیگران دانسته و برای دیگران ارزشی، هم سطح انسانیت خویش قایل نیست؛ چنین شخصی با تکبر خود، رفتار‌های ضد اجتماعی دارد و کاری برای دیگران جز اذیت و آزار انجام نمیدهد. در مقابل، کسانی که اهل تواضع هستند، نه تنها در برابر دیگران فروتنی دارند، بلکه با رفتار اجتماعی مناسب تلاش میکنند تا غم و اندوهی از دیگری بزدایند و دست یاری به آن برسانند. اینان در گویش و روش خویش نشان میدهند که برای دیگران احترام قایلند و تلاش میکنند با تکریم دیگران آنان را در موقعیت مناسب و شایسته قرار دهند. از نظر قرآن چنین کسانی شایسته بهشت هستند. (فرقان، آیات ۶۳ و ۷۵ و ۷۶)
 
۱۰. سبقت در کار خیر: برخی از انسان‌ها نه تنها در کار‌های خیر و نیک سرعت و شتاب دارند، بلکه تلاش میکنند جزو اولین‌ها و پیشگامان در کار‌های نیک و خیر باشند. خدا این خصلت را بسیار دوست دارد و وعده بهشت به آنان داده است. (واقعه، آیات ۱۰ تا ۱۲)
 
۱۱. اعراض از لغو: یکی از خصلت‌های انسان‌های بهشتی، اعراض از لغو است. اینان از هر گونه کاری که آثار و ثمراتی در دنیا و آخرت ندارد، پرهیز میکنند و در گفتار و رفتار، عملی ندارند که بیانگر بیهودگی باشد، بلکه بر اساس حکمت و هدف متعالی، گویش و روش خویش را ساماندهی میکنند. این گونه افراد از جمله کسانی هستند که بهشت را برای خویش میسازند و به بهشت خوشبختی ابدی وارد میشوند. (مومنون، آیات ۳ و ۱۰ و ۱۱)
 
 
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *