سینمای کمدی چیست و چند شاخه دارد؟/بررسی و تحلیل حسن وارسته از آثار هجو در سینمای ایران
حسن وارسته فیلمنامه نویس تلویزیون و سینما در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره فعالیت های خود در عرصه هنر گفت: سریال "افسانه هزارپایان" که 38 قسمت آن نوشته شده، این روزها در شهرک سینمایی غزالی در حال فیلمبرداری است و قرار است از شبکه نسیم پخش شود.
وی افزود: اثر دیگرم "دنگ و فنگ روزگار" نام دارد که در 30 قسمت برای شبکه یک تولید می شود، "دنگ و فنگ روزگار" در حال حاضر در مرحله مذاکره با کارگردان قرار دارد، همچنین یک فیلم سینمایی با نام "ایکس 6" برای حوزه هنری نوشته ام.
این نویسنده درباره موضوعات آثار خود اظهار کرد: "افسانه هزارپایان" دارای قصه مستقل براساس قصه هایی که برای هر یک از ما آشنا بوده در شکلی متفاوت نوشته شده و این نوع نگارش در ایران کمتر اتفاق افتاده است. فیلمنامه به لحاظ قصه و کمدی، اثر قابل دفاعی شده است و بازیگران و عوامل بعد از خواندن متن اثر آن را دوست داشتند و آن را کار متفاوتی دانستند. در حال حاضر باید بخش کارگردانی و تولید این متن خوب را طوری به بالندگی برسانیم که شاهد اثری با کیفیت بهتر از متن باشیم، باید دید که در خروجی چه اتفاقی خواهد افتاد.
وارسته ادامه داد: "دنگ و فنگ روزگار" درباره خانواده ای است که خدمات فنی سیار داشتند و با رازی خانوادگی 12 سال پیش وارد تهران شدند، به تدریج رازشان برملا می شود و دردسرهایی برای اردشیر، بزرگ این خانواده به همراه دارد. این سریال طنز در 30 قسمت و از شنبه تا پنج شنبه به شکل هفتگی نوشته شده است و در طول داستان شاهد تعلیق و معما در این اثر هستیم.
این نویسنده ادامه داد: "ایکس 6" نیز که اثری سینمایی است به سه لایه موسیقی کشور "کلاسیک"، "پاپ" و "زیرمینی" در قالب درام می پردازد و به دابسمش هایی که این روزها باب شده نیز اشاره دارد، بخشی از هنرمندان موسیقی کلاسیک محجون و منزوی ولی فاخر هستند، برخی دیگر خوانندگان موسیقی پاپ هستند و طرفداران بیشتری دارند و دسته سوم خوانندگان زیر زمینی با طرفداران و فالوورهای بسیار هستند که به این نوع موسیقی ها در "ایکس 6" پرداخته می شود. مرحله اول فیلمنامه نوشته شد و به حوزه هنری که سفارش دهنده کار است تحویل داده شد.
وی درباره چگونگی آثار کمدی در این روزها اظهار کرد: همکاران من به سمت هجو و لوده بازی رفته اند. نمی توان به این هنرمندان خرده گرفت به این جهت که کار کمدی در چنین شرایطی بسیار سخت و تعداد نویسندگان کمدی نیز کم هستند، کمبود سوژه نیز مسئله دیگری است که باعث شده نویسندگان به جهت محدودیت، گاهی طنزهایی بی ربط در متن وارد کنند در این میان کمدی فاخر نیز جست و گریخته تولید می شود و در اندازه یک جرقه بوده و دائمی نیست.
این نویسنده درباره کمدی های فاخر و شکل کمدی در ایران توضیح داد: به طنز موقر، متین و تلنگر زننده که فرد یا جریانی را تمسخر و تحقیر نکند اعتقاد دارم. هنوز هم "اجاره نشین ها" از داریوش مهرجویی جزو آثار بسیار خوب و فاخر کمدی است و نمی توانیم چنین آثاری را نادیده بگیریم اما این آثار به ندرت خلق می شوند. مسئله دیگری که وجود دارد این است که در سینما محدودیت های تولید وجود دارد و به همین دلیل هنرمند مجبور است به کمدی با محوریت کلام دم دستی که در تلگرام ها دست به دست می شود متوسل شود.
وارسته در ادامه تصریح کرد: کمدی از گونه های مختلف موقعیت، رفتار، اشتباه، کمدی سیاه، کمدی فصل تشکیل شده است اما در ایران تنها به کمدی کلام و کمی هم رفتار در آثار بسنده می شود. اگر یک فیلمساز بخواهد در اثر کمدی اش منهدم کردن ماشین و از بین رفتن خانه را اجرا کند یا فرد در فیلم به اشتباه کپسول گاز روشن کند و خانه منفجر شود هزینه دارد، سینما چقدر حاضر است برای ایجاد یک لحظه خنده ماشین منفجر کند؟ کمدی بزن و بکوب براساس صدمه های مختلف به شخصیت و رفتارهای هیجانی است و ما نمی توانیم سمت این کمدی ها که هزینه بر است برویم بنابراین ترجیح داده می شود که چند بازیگر در کنار هم قرار گیرند و برای هم جک بگویند و فیلم ها بر این اساس ساخته شود. انواع دیگر کمدی در کشور وجود ندارد و اگر مردم به انواع دیگر کمدی آشنایی دارند به واسطه دیدن فیلم های خارجی است. فیلم "هنگ اور" درباره سه دوست است که شهر لاس وگاس را نابود می کنند و هتل منفجر می کنند. هزینه های بسیاری برای این کمدی صرف شده است در حالی که ما توانایی چنین کاری نداریم.
نویسنده "پایتخت5" به مسئله محدودیت و تاثیراتی که در خلق آثار دارد پرداخت و افزود: درست است که محدودیت باعث ایجاد راه جدید برای نویسنده و متن اثر می شود اما ممکن است گاهی این راه غلط باشد و باعث بدعت نادرست در جریان فیلمسازی شود. برخی از این کمدی ها به همین دلیل به سمت کمدی سبک و سخیف رفته اند و باعث شده سطح فرهنگی مردم پایین بیاید و مردم با خوراک نامناسب فرهنگی تغذیه شوند.
وارسته به رابطه بازیگری و نقش کمدی اشاره کرد و توضیح داد: اگر کمدی حتی روی کاغذ و در قالب متن هم بسیار خوب باشد مجری آن باید کمدین خوبی باشد، حتی انتخاب غلط درباره بازیگر کمدی باعث می شود اثر دیده نشود و موفق نباشد. گاهی قصه براساس کمدین و گاهی براساس قصه و موضوع نوشته می شود. لورل هاردی، چارلی چاپلین و باستل گیتون، جیم کری و جری لوئیس کمدین هایی بودند که فیلمنامه نویسان براساس آن ها قصه را می نوشتند اما گاهی قصه و موضوع با یک شخصیت کمدی داریم آن وقت از اکبر عبدی، محسن تنابنده یا بازیگران دیگر کمدی بازی گرفته می شود که انتخاب درست در اینجا مهم است.
نویسنده "چند می گیری گریه کنی" درباره تصرف بازیگر در متن کمدی تصریح کرد: اگر فیلمنامه سینمایی باشد در شرایط تولید براساس ایده های بازیگر تغییراتی در اجرا داده می شود اما اگر قصه ای مثل "پایتخت" که شخصیت محور است و مخاطب و عوامل تولید پیشتر با شخصیت آن آشنایی دارند نگارش و بازنویسی راحت است چون چگونگی آن را می دانیم و کمترین بازنویسی و دخل و تصرف را داریم. در "پایتخت 5" فضاها و دیالوگ ها چون از قبل مشخص شده، آماده است و آشنایی و اشراف وجود دارد تنها ده درصد تغییر توسط بازیگر اتفاق می افتد.
وارسته به کاربرد نادرست لفظ طنز و کمدی اشاره و در این باره خاطر نشان کرد: در ادبیات طنز، هجو و هزل و مطایبه وجود دارد و این شاخه های ادبی جزو گونه های خنداندن روی کاغذ و در ادبیات است و وقتی تبدیل به مدیوم تلویزیون و سینما می شود کمدی نام دارد. در ژانرهای سینمایی دنیا گونه ای به نام کمدی داریم که زیرشاخه های متعدد دارد. طنز ادبی و محتوایی و کمدی تصویری است به همین خاطر استفاده از یک گونه طنز و یک گونه کمدی جدا از هم نادرست است بلکه باید گفته شود اثری کمدی که محتوای آن طنز نیش دار به یک موضوع است.